خوابگرد

برای رفع توقیف از فیلم آبادان چه باید کرد؟

جشنواره‌ی فیلم فجر گذشته یک نقطه‌ی کور داشت به نام فیلم آبادان؛ اولین ساخته‌ی سینمایی مانی حقیقی که به مذاق هیات انتخاب جشنواره خوش نیامد و اهالی سینما هم آن را فراموش کردند. دو روز پیش اما این نقطه‌ی کور دوباره در معرض دید آمد با این خبر کوتاه که آبادان در بخش مسابقه‌ی جشنواره‌ی فیلم قاهره پذیرفته شد، ولی پروانه نمایش این فیلم هنوز صادر نشده. و بر اساس قانون جدید، فیلم‌های فاقد پروانه نمایش، مجاز نیستند که در هیچ یک از جشنواره‌های خارجی شرکت کنند.

 

آبادان چگونه فیلمی‌ست؟ به تعبیر بیش‌تر کسانی که آن را دیده‌اند، فیلم جسور و خلاقانه‌ای‌ست که به عنوان نقطه شروع کارهای مانی، یک نقطه‌ی مرتفع است. داستان پیرمردی که از خانه فرار می‌کند تا خودش را به آبادان برساند. با پیرمردی دیگر آشنا می‌شود که او را نیز همراه خود می‌کند. پیرمرد به آبادانی فکر می‌کند که از سال‌های خیلی دور به یادش مانده؛ شهری آباد و بهشت‌وار و لبریز از ثروت و توسعه‌ای که به هنگام اوج فعالیت شرکت نفت و حضور انگلیسی‌ها نصیبش شده بود. داستان سفر پیرمردها (یا یک پیرمرد!) پیوند می‌خورد با داستان دو رابطه‌ی دیگر میان دو نفر دیگر که آن‌ها نیز به‌نحوی با زندگی پیرمرد ارتباط دارند. سفر آغاز می‌شود اما نه به جلو که در اطراف، و سرانجام نیز در نطفه خفه می‌شود و…

تعریف کردن داستان فیلم به همین اندازه که خواندید، دشوار است و همین خود می‌تواند نشان عمق و اندیشه‌ای باشد که فیلم از آن برخوردار است. پس از آن که در حول و حوش جشنواره، برچسب ضعیف‌بودن به فیلم چسبانده شد و ابلهان نیز آن را باور کردند، به‌تدریج این برچسبِ عجیب جایش را به این حقیقت داد که آبادان فیلم پیچیده و جسوری‌ست که ممکن است برخی صحنه‌های آن، شورای انتخاب قبلی را دچار تردید کرده باشد و آن‌ها شاید از روی ناچاری واژه‌ی ضعف را به‌جای مشکل ممیزی به‌کار برده باشند.

پیش از نوشتن این یادداشت با خود مانی تماس گرفتم و او گفت که فیلمش را برای دیده شدن ساخته و امیدوار است که اعضای پروانه نمایش با پیشنهادهای خود، راهی عملی برای حل شدن مشکل نمایش این فیلم پیش‌پا بگذارند.

تا جایی هم که من خبر دارم، نظر بعضی آن‌ها که مسئولیتی داشته  و یا هنوز دارند، نسبت به این فیلم مثبت است و نهایتا می‌توان با تعدیل یکی دو صحنه –به‌خاطر مسائل ممیزی- پروانه نمایش آن را صادر کرد. سوای این، تجربه‌ی فیلم‌های جعفر پناهی، حنا مخملباف و حتا پرویز شهبازی هم نشان داده که با مهربانی می‌توان مشکل نمایش فیلم در جشنواره‌های خارجی را حل کرد و برای اکران داخلی نیز با گفت‌وگو به راه حل مناسبی رسید. طبیعی‌ست که هیچ فیلمسازی دوست ندارد حتا پلانی از فیلمش را حذف کند، و مانی حقیقی هم یک فیلمساز است؛ اما گمان می‌کنم او آن‌قدر برای آبادان زحمت کشیده که حاضر نباشد کل را فدای جزء کند. فلسفه‌ی وجودی اعضای پروانه نمایش هم بازبینی و صدور اجازه‌ی نمایش است، اما قطعا مایل نیستند کسی را به‌زور امر به جرح و تعدیل کنند. ممیزی در سینما و ادبیات ایران یک واقعیت است، اما تجربه کرده‌ایم و می‌دانیم که نسبی‌ست.

مانی حقیقی فلسفه خوانده، عکاسی کرده و فیلم مستندش با نام ماندن، به‌یادماندنی بود. او نوآمده‌ی سینمای ایران است و از آن دسته سینماگرانی‌ست که می‌توانند روحی تازه و متفاوت به سینمای خسته‌ی ایران بدمند.  او این شهامت را داشته که با یک دوربین دی‌وی‌کم و با چند بازیگر حرفه‌ای، فیلمی سینمایی بسازد با موضوع شهر آبادان که درباره‌ی تهران امروز است و آدم‌هایش، و با نوعی روایتگری خاص چشم و ذهن بیینده را خیره کند. اگر او را در اولین گامش یاری نمی‌کنیم، دستِ‌کم سدِ راهش نشویم.

 

توضیح: جشنواره‌ی قاهره یکی از رویدادهای دوازده‌گانه‌ی رده‌ی الف در سینمای جهان است و معتبرترین رویداد هنری سینمایی قاره آفریقا  به شمار می‌رود. این جشنواره از دوازدهم تا هفدهم مهرماه در شهر قاهره برگزار می‌شود.

عوامل فیلم: فیلمبردار: محمود کلاری – تدوینگر: مستانه مهاجر – موسیقی: کریستف رضاعی – طراح صحنه و لباس: شیوا رشیدیان – تهیه کننده: مهدی صفوی‌، احمدعلی موسوی – بازیگران: جمشید مشایخی، داریوش اسدزاده، فاطمه معتمدآریا، هدیه تهرانی، شاهرخ فروتنیان و احسان امانی.