تصنیف “یار دبستانى من” به دلیل خصلت ملى و خاستگاه توده اى آن تنها یک تصنیف و ترانه نیست. سرود است. در این سرود برخلاف سرودهاى انقلابى با مضامین حماسى که در رثاى قهرمانى ها سروده شده بود، از شعار و فریاد و حماسه نشانى نیست. به جاى اینها همه، کل سرود بغض و آهى است به نشانهی…
از وقتی که فیلم “از فریاد تا ترور” را دیدهام، این سرود همیشه در من حسی از همهی چیزهای از دست رفته را زنده کرده است؛ یک جور غربت و تنهایی که صحنهی آخر فیلم برایم تداعی میکند. از وقتی که این سرود شده است سرود ملی دانشجوهای ایران، همیشه با خودم فکر میکردم دانشجویان جوان بر چه اساسی به این سرود تا این حد دلبستهاند؟ خواندن یک تحلیل کاملا دانشجویی و تفسیری شبیه تفسیری که مفسران لغت به لغت از کلام قرآن ارائه میکنند، تا حدی ماجرا را برای من روشن کرد. من خودم شخصا به سایتی که این تفسیر را منتشر کرده دسترسی ندارم، شما هم میتوانید آن را در ایــن جــا بخوانید.