امروز در مراسم محقرانه ی اعلام برگزیدگان برندگان ادبیات داستانی سال از سوی داوران مطبوعات ، مجموعه داستان کوتاه احتمال پرسه و شوخی نوشته ی یعقوب یادعلی به عنوان بهترین مجموعه اعلام شد…با این حساب پیش بینی من به هنگام انتشار کتاب و وقتی که اولین معرفی مطبوعاتی آن را برای همشهری می نوشتم درست از آب درآمد. یادعلی به نظر من یک نابغه ی نصفه و نیمه در میان داستان نویسان جوان است . تا به حال او همه ی زندگی اش را وقف این کار کرده و فارغ از پیچ وخم روابط درست یا نادرست فضای ادبی کشور در بیغوله ای به نام یاسوج ، سال هاست که کار خودش را می کند …آن چه باعث می شود یعقوب را از دیگران ممتاز بدانم استقلال رایی ست که از اولین سال های فعالیتش در بیغوله تر جایی به نام امیرآباد نجف آباد از آن برخوردار است وبه هیچ وجه نه به سلایق بازار توجه می کند و نه به رهنمودهای پیران میکده…وسواس بیمارگونه ی او در تمام کردن آثارش باعث شده هنوز هیچ رمانی از او منتشر نشود ، ولی مطمینم وقتی این اتفاق افتاد یک اتفاق دیگر در رمان این کشور خواهد افتاد…اگر باور نمی کنید ، منتظر بمانید ……
برای این که گزارش مفصل تری از مراسم بخوانید سری به حسن محمودی بزنید…
راستی اگر می خواهید یکی از بهترین رمان های سال آینده را بخوانید بروید سراغ لکه های ته فنجان قهوه که اولین رمان رضا ارژنگ است .پیش بینی پارسال منو که جدی نگرفتید،حداقل پیش بینی امسال منو جدی بگیرید! البته به قول حسن اگه تونستید تو کتابفروشی ها پیداش کنید ، هرچند داره به چاپ دوم هم می رسه…
واین بار اگه ناشرش دوباره اشتباه نکنه اسم من راهم توی شناسنامه اش خواهد آورد…به چه عنوانی، بماند تا آن موقع که درآمد…