موسیقی

جهالت مرز ندارد، حتا اگر هانا هورکا باشید!

۵ بهمن ۱۴۰۰
هانا هورکا

هانا هورکا یک خواننده‌ی چکی بود که به‌تازگی درگذشت و چه‌جوری مردنش حقیقتاً تأسف‌بار بود. همین اول بگویم که ویدئوی پایینِ این نوشته یکی از معروف‌ترین ترانه‌های گروه قدیمی همین خواننده است؛ گروهی که از سال ۱۹۷۶ تشکیل شده و به اجرای ترانه‌های محلی اسکاتلندی و ایرلندی شهرت دارد.

اما ماجرای مرگ هانا هورکا در ۵۷ سالگی

هانا هورکا جزو ضدواکسن‌های چک بود و برخلاف نظر خانواده‌اش، تحت‌تأثیر توهمات برخی دوستانش، قصد واکسن زدن نداشت.

کریسمسی که گذشت، شوهرش و پسرش کووید می‌گیرند و او، به‌روایت پسرش، خودش را با تماس عامدانه در معرض آلودگی می‌گذارد تا کووید بگیرد و بعد هم به‌خیال خودش خوب بشود، در عوض برای رفت‌وآمد به مکان‌های عمومی نیازی به ارائه‌ی گواهی واکسن نداشته باشد.

هورکا بالأخره بیمار و بدحال می‌شود. بعد از این‌که تست می‌دهد و مطمئن می‌شود کووید است، در فیس‌بوکش با کلی اموجی و شوخی خبر می‌دهد که حالش خیلی هم خوب است و «حالا دیگر وقت تئاتر و کنسرت و سوناست».

به‌گفته‌ی پسرش، دو روز بعد از همین پست فیس‌بوکی می‌گوید حالش بهتر شده و برای پیاده‌روی لباس می‌پوشد تا برود بیرون، اما یکهو دردی در کمرش می‌پیچد و مجبور می‌شود برود اتاق خوابش دراز بکشد، ولی حالش به‌سرعت بد و بدتر می‌شود و ۱۰ دقیقه بعد نفس هانا هورکا دیگر بالا نمی‌آید و متأسفانه ریق رحمت را میل می‌فرماید – اعلی‌الله مقامها!

من خودم هانا هورکا را تا زنده بود نمی‌شناختم و تازه همین یک دو روز بعضی ترانه‌ها و اجراهاش را شنیدم و دیدم و لذت بسیار هم بردم. افسوس! و امان از جهالت!

دو کلاغ

ترانه‌ی زیبا و ظاهراً شادی که ویدئوش را پایین این پست می‌بینید، اجرای هانا هورکا و گروهش از یکی از ترانه‌‌های معروف‌شان به‌نام «دو کلاغ» است در کنسرتی در سال ۲۰۱۲. متن ترانه را هم به‌صورت آزاد به فارسی برگردانده‌ام، به این قرار:

از مزرعه که برمی‌گشتم،
دو تا کلاغ رو دیدم
پرسون پرسون از همدیگه:
امشب کی شام می‌ده به ما؟
امشب کی شام می‌ده به ما؟

یکی‌شون رو کرد به دیگری
بال سیاهش به سمت راه
چشم‌های گریونش به جنگل
بهش گفت،
بهش این رو گفت:

اون طرف برج و بارو، سبزه‌های پشت‌ورو
یک شوالیه‌ی زخمی افتاده که از جنگ برگشته
داره می‌میره و کسی نمی‌دونه
جز اسبش و معشوقه‌ش
فقط اسبش و معشوقه‌ش

اسبش خیلی وقته رفته تو جنگل
معشوقه‌ش هم دلش با یکی دیگه است
جای کافی واسه ما هست
سور و سات‌مون نزدیکه
سور و سات‌مون نزدیکه

می‌شینیم روی گونه‌هاش که رنگ‌شون پریده
چشم‌های آبیش رو درمی‌آریم با منقار
از گوشتش می‌خوریم یک دل سیر
از موهاش هم یک لونه می‌سازیم
از موهاش هم یک لونه می‌سازیم

Horká performing with her band Asonance in 2012


این مطالب را هم خوانده‌اید؟

بدون نظر

شما هم نظرتان را بنویسید

Back to Top