وزنِ اصلیِ کتابِ «بهتر بنویسیم» بر درستنویسی، سادهنویسی و زیبانویسی است که در جایِ خود بسیار مهم است، اما عاملِ مهمِ دیگری نیز وجود دارد و آن واضح و قابلِفهم نوشتن است. این معنا را بهطورِ خلاصه «روشننویسی» اصطلاح میکنم.…
حبیب حسینیفرد: محمدرضا باطنی در سالهای پس از انقلاب، شاید با مقالهای غنی و بحثانگیز در سه بخش که در نقد کتابِ «غلط ننویسیم» ابوالحسن نجفی نوشت و شناخت و دانش خویش از زبان و روند توسعه و تغییرات آن را با اهل ادبیات…
با انجام یک آزمایش ساده نشان میدهیم که ویرایشِ متنهای خبری فارسی چه نقش مهمی در فعالیتهای پردازشی دارد. بحث دربارۀ اهمیت مطالعات مربوط به پردازش زبان و لزوم توجه به آنها برای تقویت هرچه بیشتر زبان فارسی از مباحث پایانی این مقاله است.…
اگر از کسانی هستید که معتقدید یا خیال میکنید ویرگول نشانهای است فقط برای استفاده در جایی که احساس میکنید باید مکثی در جمله بیندازید، از این دو نوشتار غافل نشوید. نخست یادداشتِ دکتر نازنینِ خلیلیپور را بخوانید که دربارهی نام و کارکردِ ویرگول…
در فارسی هم، تا چندی پیش، مسئولان و رسانهها با واژهها و ترکیبهایی چون «محدودیت رفتوآمد» و «تعطیلی» و «تعطیلی سراسری» و «قرنطینه» و نظایر اینها امورشان را میگذراندند. اما بحران که بالا گرفت و حرف شهربندانِ مراکز استانها ازجمله تهران که به میان…
یکی از انواعِ پرکابردِ «تا» برای تعلیل و چرایی است. در گفتار و نوشتار روزمره هم تا دلتان بخواهد از آن استفاده میکنیم: «جوابش را دادم تا بفهمد با کی طرف است.» البته خودِ من جزءِ آنهایی هستم که معمولاً جوابشان را نمیدهم تا…
در محضر یکی از ادیبان ادبشناس بودم. وی داشت دربارهی چند واژه توضیح میداد که لابهلای آن سخنهای نغز، یک سخن نقض شنیدم. آن والاادبدان، واژهی «سُهروَرد» را بهطرزی غریب بازشکافت و ریشهای از آن به دست داد که با آموختهها و دانستههایم ناکوک…
«حشمتالله کامرانی» مُرده است. حالا و چند روز بعد از فوتش، خبر را در تلگرام میخوانم. عدد مرگها آنقدر زیاد شده که مرگ او، نه شوکهکننده و نه غمگین، درج شده. کاش برای خانوادهی حشمتالله کامرانی – اگر چنین چیزی داشته – نیز همینطور…
آمدم، بهرسم پز دادن، این عکس را از ناهارمان (شامیِ رشتی با نان بربری خانهپز) بگذارم در فجازی که یادم افتاد به کلمهی شوآف که چند سالی است، بهخصوص در اینستاگرام، رایج شده بهجای «پز». حالا اگر برخی اینگیلشدانان نیایند وسط بگویند که…
رضا شکراللهی: رضا بابایی عمرش به دنیا نبود تا دیگر با دو گروه بحث نکند: آنان که از عقیدهی خود سود میبرند و آنان که از اندیشهی خود پیشه ساختهاند. سرطان رضا بابایی را هم کشت، و من هرچه کردم از صبح تا راه…