لاله زارع: فردریک دار یکی از پرکارترین جنایینویسان معاصر است. کارهای او کوتاهند و میتوان آنها را در یک نشست خواند. این جنایینویس فرانسوی نزدیک به سیصد رمان در ژانر جنایی نوشته است.
سری رمانهایش با کاراگاه سنانتونیو که به جیمزباند فرانسه معروف شد به زبان فارسی ترجمه نشدهاند؛ شاید یک دلیلش استفاده خاص دار از زبان بسیار بومی سنآنتونیو در این سریها بوده که خواندنش را برای غیرفرانسویزبانها دشوار میکند. با این حال تعداد زیادی از رمانهایش در این ژانر که کاراگاهی مشخص ندارند به زبان فارسی برگردانده شدهاند.
کارهای فردریک دار سه ویژگی تکرارشونده و یک نقطه ضعف دارند که کمابیش در اکثر کارهایش (آنها که به فارسی ترجمه شده) مشترکند. ویژگی اول آشنایی تصادفی مردی جوان با یک زن است. ویژگی دوم زنان مرموز و دسیسهباز هستند که منجر به یک جنایت شدهاند یا در ادامهی داستان خواهند شد و در نتیجه جنایت حول محور این زنان میچرخد و ویژگی سوم که شاید جزو نقاط قوت و منحصر به فرد فردریک دار باشد زبان جزئینگرانه اما شگفتانگیز اوست که در موجزترین شکل ممکن حالات روحی یک شخصیت یا حال و هوای یک مکان را تجسم میبخشد.
زبان فردریک دار گاهی حالی شاعرانه پیدا میکند اما تقابل این زبان با فضای جنایی کار را به معجونی خواندنی تبدیل میکند. تنها نقطه ضعف کارهای فردریک دار پایانبندیهای شتابزدهاش است.
ایدههای فردریک دار حتی وقتی کلیشهای هستند درخشان و جذاب بهنظر میرسند چون او خوب میداند چطور برای یک داستان دو راهیهای جذاب بسازد و مخاطب را به همدلی با قهرمان داستان برانگیزد. اگرچه این دوراهیهای زیبا در نهایت به پایانی درخشان ختم نمیشوند و اگر خوانندهی حرفهای ژانر جنایی که مدام در حال خواندن چنین آثاری بوده یکی دوتا از کارهای فردریک دار را بخواند افسوس بخورد که حیف این سوژهی بکر و حیف این فضاسازیهای بدیع که دست آخر به چنین پایانی ختم شد!
برای خواندن مطالب ما میتوانید به کانال جناییخوانی در تلگرام مراجعه کنید.