به ضرب روزگار لاکردار، رئیسجمهور شدن دونالد ترامپ برای ما ایرانیان همانقدر مهم است که برای آمریکاییهای از خدا و دنیا بیخبر. روزی که ترامپ رئیسجمهور شد، شماری از کتابهای او را، که در ایران منتشر شده است، معرفی کردم. عجیب آنکه بازدید از این پستِ متنی فقط در تلگرام خوابگرد (جدا از هزار جور کپی و دزدی و…) به عدد هفتصد هزار نزدیک شد. اهمیت موضوع از این کلفتتر؟ و رابطهی میان ایران و آمریکا از این تنگتر؟ همان روز اشارهای هم کردم به گزارشی از یکی از نویسندگان نیویورکر با عنوان «سایهنویس دونالد ترامپ افشا میکند» که حدود چهار ماه پیش منتشر شده بود.
معروفترین کتاب ترامپ «هنر معامله» نام دارد که نام خود او و تونی شوارتز روی جلد آن به عنوان نویسنده آمده است. “کتاب هنر معامله باعث شد آمریکا ترامپ را به عنوان شخصیتی با شمِّ تجاری خدشهناپذیر بشناسد و تونی شوآرتز کسی بود که به خلق این اسطوره کمک کرد و حالا پشیمان است.” شوارتز در این گزارشگفتگو با شرمساری تمام از نقش سایهنویس خود در تألیف این کتاب میگوید و سیمایی از شخصیت ترامپ ترسیم میکند که خواندن آن خوانندهی قبلاً فریبخورده را به وحشت میاندازد. در ضمن آن، روایت شرمگینانهی شوارتز از آنچه باعث شد اعتبار روزنامهنگاری و جایگاه اجتماعی خود به عنوان یک نویسنده را خرج دستمزد نگارش این کتاب کند، بس خواندنی است. یکی از دوستان مترجم من، صدیقه قلیپور، داوطلبانه متن این گزارش جذاب و تا حدی تکاندهندهی نیویورکر را به فارسی برگردانده است. به دلیل حجم زیاد آن (نزدیک به ۹ هزار کلمه، ۳۰ صفحه) آن را به صورت فایل پیدیاف درآوردهام و به همهی علاقهمندان، از شیفتگان قدرت و تشنگان خدمت و جویندگان موفقیت و لهشدگان سیاست و خصوصاً کشتگان و مردگانِ ساختِ روایت و سایر وابستگان دور و نزدیک، تقدیم میکنم: [سایهنویس ترامپ افشا میکند+]
برشی از «سایهنویس دونالد ترامپ افشا میکند»
ژوئن سال گذشته، وقتی که غروب خورشید بر خانهی تونی شورتز در جادهی فرعی و پردرخت ریوردِیلِ نیویورک سایه انداخته بود، لپتاپش را روشن کرد و با اخبار داغِ روز روبهرو شد: دونالد جی ترامپ کاندیداتوری خود را برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد. شوارتز همانطور که ویدئوی سخنرانی او را میدید احساس میکرد یک پای خودش هم وسط این ماجراست.
دونالد ترامپ در برابر جمعیتی که در لابی برج ترامپ، در خیابان پنجم جمع شده بودند، ویژگیهایش را ترسیم میکرد و میگفت «ما به رهبری احتیاج داریم که هنر معامله را نوشته است.» شوآرتز با خودش فکر میکرد اگر این طور است، پس به جای ترامپ، این اوست که باید نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود. شوآرتز به سرعت توئیتی منتشر کرد و در آن نوشت: از دونالد ترامپ تشکر میکنم که پیشنهاد کرده است من نامزد انتخابات ریاست جمهوری شوم، با توجه به اینکه این من بودم که کتاب هنر معامله را نوشتم.
شوآرتز کسی بود که در سال ۱۹۸۷، کتاب پرفروش خاطرات دونالد ترامپ را به نیابت از او نوشت و بابت آن، هم اسمش به عنوان نویسندهی همکار روی جلد کتاب نوشته شد، هم پانصد هزار دلار پیشپرداخت گرفت و هم نیمی از حقالتألیف کتاب را دریافت کرد. کتاب هنر معامله موفقیتی چشمگیر داشت. در چهل و هشت هفته جزو فهرست پرفروشترینهای تایمز بود و در سیزده هفتهی متوالی در رده اول این فهرست قرار داشت. بیش از یک میلیون نسخه از کتاب فروخته شده بود و چندین میلیون دلار سود عاید نویسندگان آن میکرد. این کتاب که باعث شهرت ترامپ حتا خارج از مرزهای نیویورک شد، وی را به عنوان نمادی از یک سرمایهگذار موفق و پرنفوذ معرفی میکرد. ادوارد کوسنر ، سردبیر سابق و ناشر نیویورک ، که شوارتز در آن زمان به عنوان نویسنده در آنجا مشغول کار بود، میگوید: «تونی کسی بود که دونالد ترامپ را خلق کرد. او دکتر فرانکشتاین است.»
ادامهی این گزارشگفتوگو را در این فایل پیدیاف بخوانید.
نویسایه، سایهنویس، نویسندهی نامرئی
در ضمن، لازم است ذکر کنم که «سایهنویس» یکی از معادلهای واژهی GHOSTWRITER است. در برابر این واژه، معادلهایی چون «نویسندهی مخفی، روح نویسنده، نویسندهی پشت پرده و نویسندهی نامرئی» را هم به کار میبرند. پیشنهاد خود من برای GHOSTWRITER برساختهی «نِویسایه» (ترکیب خارج از قاعدهی نویسنده و سایه) است که، سنگ مفت گنجشک مفت، آن را در این جا طرح میکنم. شاید گرفت! دیگر آن که نام تونی شوارتز در شناسنامهی این کتاب با عنوان یکی از دو نویسنده ذکر شده، اما در واقع تنها نویسندهی کتاب او بوده و با این افشاگری رسماً نام خود را در ردیف نویسایهها ثبت کرده است. نویسایگی (نوشتن در سایه) برای شخصیتهای سیاسی و اجتماعی و هنری مشهور در دنیا، و اخیراً در ایران، امری مرسوم و معمول است.