هومن عباسپور: بارها نوویراستاران دربارۀ رسمالخط کلمات از ما میپرسند که مثلاً «کتابخانه» درست است یا «کتابخانه»؟ موضوعِ این یادداشت همین کلمۀ «درست» است که نابجا بهکار میرود.
باید بدانیم که «درست» دربرابر «نادرست» قرار میگیرد. در رسمالخط، فقط زمانی میتوانیم بگوییم فلان صورتِ نوشتاری «درست» است که دربرابر صورت یا صورتهای «نادرست» قرار گیرد. مثلاً «مسئله» (صورتِ فارسی و رایجترِ امروز) و «مسأله» (صورتِ اصیلِ عربی آن) هر دو “درست”اند، ولی «مسیله» “نادرست” است. مثال دیگر: «خانهای» (صورت رایجترِ امروز) و «خانهیی» (صورتی که زرینکوب بهکار میبُرد و در «شاهنامه»ی چاپِ خالقی مطلق بهکار رفته) و «خانهئی» (صورتی که شاملو بهکار میبُرد) هرسه “درست”اند، ولی «خانهایی» “نادرست” است.
گاهی یک صورتِ نوشتاری رفتهرفته رایجتر میشود؛ مثلاً «بسوی» و «به سوی» (بافاصله) و «بهسوی» (بیفاصله) هر سه درستاند، منتها «بهسوی» (بیفاصله) “رایجتر” است.
گاهی یک صورتِ نوشتاری منسوخ میشود، ولی باز هم نمیتوان آن را «نادرست» دانست؛ مثلاً تا همین نیم قرن پیش «به او» را «باو» هم مینوشتند، ولی امروز دیگر «باو» منسوخ شده است، با این حال نمیتوانیم به عبدالله مستوفی، نویسندۀ کتاب بینظیرِ «شرح زندگانی من» که فارسیاش از بیشترِ ویراستارانِ امروز بهتر بوده، خرده بگیریم که چرا «به او» را «باو» نوشته است.
گاهی، برای برگزیدنِ یک صورتِ نوشتاری، مِلاکی را درنظر میگیرند و از آن پیروی میکنند؛ مثلاً «کتابخانه» و «کتابخانه» هر دو “درست”اند، منتها اگر ملاکِ ویراستار مثلاً رسمالخط فرهنگستان باشد، «کتابخانه» را برمیگزیند.
گاهی برخی اشخاص، پس از سالها مطالعه و تحقیق، چنان اعتباری یافتهاند که خودشان رسمالخط خاصی دارند و میگویند فلان صورتِ کلمه را «من اینطور مینویسم»؛ مثلاً میگویند من بهجای «آنچه»، مینویسم «آنچه». البته قرارگرفتن در این دسته فقط برای معدودی از اشخاص مُجاز است که دانشِ کافی دستکم درزمینۀ رسمالخط و صَرف و ریشهشناسی داشته باشند وگرنه، بدونِ داشتنِ این دانشها، حاصلِ کارشان اسبابِ انتقاد و استهزا خواهد بود.