خوابگرد

ساده نوشتن چه مشکل!

آن‌چه می‌نویسیم، صورت نوشتاری چیزی است که می‌گوییم، ولو در ذهن. زبان در عرصه‌ی گفتار است که حرکت و به‌اصطلاح زندگی می‌کند. در رابطه‌ی میان نوشتار و گفتار، تأثیرپذیری نوشتار از گفتار در املای کلمه‌ها فقط یک روی سکه است. همان رویی که با گسترش شبکه‌های مجازی انگار بیشتر به چشم می‌آید و ناله و فغان خیلی‌ها را هم درآورده است و درمی‌آورد. روندی که کم‌کم به سایر رسانه‌ها هم کشیده شده و تعجب نخواهم کرد اگر فرداروز وزارت آموزش و وپرورش هم فلان بیانیه‌ی رسمی‌اش را به‌صورت گفتاری و شکسته منتشر کند: «دانش‌آموزا واسه ثبت‌نام آزمون باید برن به مدارس محله‌های خودشون، مدارک‌شون هم همراشون بشه.»

اما روی دیگر سکه همان روی خوب آن است که اغلب به آن بی‌توجهیم: نوشتنِ آن‌چه می‌گوییم. اما در متن‌های اداری و رسانه‌ایِ روزانه تا دست‌به‌قلم یا دست‌به‌کیبورد می‌شویم، انگار یکهو سنگ توی دهان‌مان می‌گذارند که زبان گفتارمان را فراموش می‌کنیم و شروع می‌کنیم به پیچیده کردن جمله‌ها و به‌کارگیری هرچه بیشتر واژه‌های اضافه، و در یک کلام: بدنویسی.

مثال اِلی ماشاءالله بسیار است. رئیس اتحادیه‌ی دارندگان رستوران اعلام کرد: «ارائه‌ی قلیان در رستوران‌ها تخلف محسوب می‌شود. قطعاً اگر رستورانی نسبت به ارائه‌ی قلیان عمل کند، پلمب خواهد شد.»

عبارت «تخلف محسوب می‌شود» مگر همان «تخلف است» نیست؟ حالا از «محسوب می‌شود»، که دوشادوشِ «می‌باشد» کم‌کم دارد جای «است» را در نامه‌های اداری و خبرها می‌گیرد، می‌گذریم. اما امان از این «نسبت به» که، به‌تعبیر هومن عباسپور، ژوکر یا همان شیطانک حروف اضافه‌ی فارسی است. به‌وقتش و جداگانه درباره‌ی بلایی که «نسبت به» بر سر حروف اضافه آورده است، خواهم گفت. ولی جان عزیزتان عبارت را ملاحظه بفرمایید: «اگر رستورانی نسبت به ارائه‌ی قلیان عمل کند…» حالا همین رئیس اتحادیه اگر بخواهد همین را تلفنی به همکارش بگوید، خیلی راحت می‌گوید: «اگر رستورانی قلیان ارائه کند…» به‌همین سادگی. ولی خب، انگار موقع نوشتن هرقدر پیچیده‌تر و طولانی‌تر بنویسیم، عزم ما را در پلمب کردن را جدی‌تر می‌گیرند!

مثال دیگر را از توئیتر شهیندخت مولاوردی، دستیار ویژه و دوست‌داشتنی رئیس‌جمهوری در امور حقوق شهروندی، می‌آورم: «هر تبعه‌ی خارجی با هر ملیتی که دارای پاسپورت و ویزای معتبر باشد می‌تواند در مراکز اقامتی اقامت داشته باشد. تخلف از جانب این مراکز قابل پیگرد است.»

این وسط، «از جانب» دقیقاً چه‌کاره است؟ جز این‌که در ادبیات اداری و دیوانی ملکه‌ی ذهن شده و جا و بی‌جا آن را به‌کار می‌بریم؟ آیا تخلفِ این مراکز قابل پیگرد نیست و حتماً باید تخلف «از جانب» این مراکز باشد؟

ببینید زنده‌یاد ناتل خانلری متن فرم اشتراک مجله‌ی سخن را، ۵۰ سال پیش، چه‌قدر ساده و سالم نوشته است:

«من… از اداره‌ی مجله‌ی سخن خواهشمندم نام مرا جزء مشترکان سخن ادبی ثبت کنند و از شماره‌ی… دوره‌ی هفدهم مرتب به نشانی شهر… خیابان… کوچه‌ی… خانه‌ی بفرستند. مبلغ ۲۵۰ ریال برای اشتراک سالانه ضمیمه است.»

در هنگام نوشتن نامه‌های اداری و متن‌های روزانه، همان چیزی را بنویسید که می‌گویید، فقط پاکیزه.

ستون هفتگی «مزخرفات فارسی» در روزنامه‌ی اعتماد
رضا شکراللهی