حبیب حسینیفرد: میشل هولبک، نویسندهی فرانسوی و خالق رمان جنجالانگیز «تسلیم»، اخیراً جایزهی فرانک شیرماخر آلمان را دریافت کرد. هولبک در رمان تسلیم (Soumission)، سال ۲۰۲۲ فرانسه را تصویر میکند که در انتخابات ریاست جمهوری، یک نامزد مسلمان با نامزد حزب افراطی جبهه ملی به دور دوم میروند و همهی احزاب چپ و راست برای ممانعت از قدرتگیری نامزد جبههی ملی به نامزد مسلمان رای میدهند. او پیروز میشود و جمهوری چهارم فرانسه از فردای روز پیروزی به حکومت اسلامی تحت قوانین شریعت و حجاب و… تبدیل میشود. هلال ماه و پرچم سبز بر فراز الیزه برافراشته میشود و چندهمسری هم سکهی رایج. شخصیت اول داستان هم پروفسور دانشگاه سوربن است که حالا از عربستان سعودی تأمین میشود و حقوقی کلان میگیرد، سه زن دارد و… و روشنفکران هم حتا در قیاس با دورهی سلطه حکومت هیتلری بر فرانسه مقاومت چندانی نشان نمیدهند. جایزهی فرانک شیرماخر به اعتبار نظرات «تحریککننده و تلنگرزن» به هولبک تعلق گرفته است.
هولبک در توضیح انگیزهاش برای نوشتن این رمان، در مصاحبهای با نوول ابزرواتور، گفته است که ایدهی روشنگری که با پروتستانیسم زاده شد و به انقلاب کبیر فرانسه راه برد، در بستر مرگ است. دوران روشنگری اروپایی تنها یک اپیزود از تاریخ بشریت بوده و دیگر اثری از آن نیست. حالا آتهئیسم مرده است، سکولاریسم مرده است و جمهوری هم.
هولبک روز دوشنبه، در سخنرانی خود در مراسم دریافت جایزه در برلین، خود را نیمهپیامبری خواند که بیش از همه، چپها و روزنامههایی مانند لوموند آرزوی مرگش را میکنند. او خود را در کنار موریس ژرژ دانتک و فیلیپ موره، نویسندگانی (و نه روشنفکرانی) توصیف کرد که اندیشه را «از بختک چپ و مارکس و فروید» رها کردهاند و به زودی از قیادت نیچه هم رها خواهد شد. هولبک آشکارا هم میگوید که با تواضع و فروتنی میانهی خوشی ندارد. به گفتهی نویسندهی تسلیم، نگاه منتقدانهی او و موری و دانتک به پارهای از روندهای اجتماعی و فناوری سبب شده که چپها و مدافعان جامعهی چندفرهنگی به آنها «مرتجعان جدید» لقب دهند.
هولبک میگوید که ژرژ دانتک به جای طرح نظریات روشنفکرانه، در بحبوبهی جنگ بالکان (۱۹۹۲/ ۱۹۹۵) به آنجا رفت و با مشاهدهی ترکیب نیروها در این جنگ از شکلگیری و برآمدن جهادیسم در اروپا خبر داد (در جنگ بوسنی نیروهای ناهمگنی مانند هواداران بنلادن و نیروهایی از ایران و مشاوران آمریکایی و اروپایی در کنار مسلمانهای بوسنی علیه توسعهطلبی صربها مشغول جنگ بودند.)
هولبک با توصیف جنایات انقلاب فرانسه، «دولت اسلامی» (داعش) را نمونهی متمدنشدهی آن توصیف میکند، ولی مخالف نظرات کسانی است که میگویند خشم و خشونت و جنایت دولت اسلامی هم بالأخره بعد از چند سالی، مثل انقلاب فرانسه پایان میگیرد. او در این زمینه به روندهای جمعیتی و مفهوم خانواده و تولید مثل در اسلام اشاره میکند که حالا از مسیحیت و یهودیت رخت بربسته است.
از نظر هولبک، دولت فرانسه با ممنوعیت روسپیگری (مجازات خرید سکس) جنبهای از مردانگیِ مردان را ملغی کرده، زیرا روسپیگری کمک میکرده که مرد، هم خانوادهاش را داشته باشد و هم تولید مثل کند (تا در قیاس با مسلمانها روزبهروز شمار اروپاییهای بومی کم نشود) و هم مازاد نیازهای جنسیاش را جای دیگر نیز ارضا کند! به عبارت دیگر، حالا ممنوعیت امکان خرید سکس در فرانسه (و در سوئد) مرد را بیش از پیش به سوی داشتن روابط آزاد و غیرهمسرانه سوق میدهد تا نیازهای جنسیاش ارضا شود، که ضررش کاهش تولید مثل فرانسویهای بومی است!
هولبک در سخنرانی خود نقبی هم به اندیشههای توکویل و داستایوفسکی میزند و توضیح میدهد که چرا، بر خلاف نظر بسیاری از منتقدان، نه برادران کارامازوف که شیاطین (جنزدگان) را بهترین اثر داستایوفسکی و نزدیک به نظریات خود میداند. او البته در مناسبتها و اظهارات مختلف رد میکند که نظراتش در راستای نگاه نیروهای راست پوپولیست و بیگانهستیزی مثل جبههی ملی فرانسه یا… است، ولی منتقدان همچنان این اتهام را مناسبِ او میدانند.
سخنرانی هولبک فقط به آلمانی موجود است. برای دوستانِ آشنا به این زبان، خواندن نظری که این روزها در اروپا به لحاظ سیاسی هم در حال قدرتگیری است، شاید بیفایده نباشد: [+]