جولیا در گذشته زندگی سختی داشته. مادرش در یازدهسالگی مرده و مسئولیت نگهداری خواهر چهارسالهاش بر دوشش افتاده است در حالیکه خانهشان محل جمع شدن دوستان هنرمند نه چندان مسئولیتپذیر پدرش بوده است. جولیا در جوانی با مارکوس که مثل خودش عکاس و نقاش است آشنا میشود، خواهر سیزده سالهاش را رها میکند و همراه مارکوس از لندن به برلین مهاجرت میکند تا دوره افسارگسیختهای را تجربه کند که تهش اعتیاد شدید به هروئین و الکل است.
زندگی دوم
اثر اس. جی. واتسون
ترجمه شقایق قندهاری
نشر: آموت
لاله زارع: او اما به دست شوهر کنونیاش، هیو، که حالا جراحی موفق است از این زندگی نجات پیدا میکند. مدتی بعد خواهر جوانش که باردار شده را زیر بال و پر خودشان میگیرند و در نهایت بچهی سه ساله را به فرزندخواندگی قبول میکنند تا خواهرش کیت همان زندگی خودش را در پاریس تجربه کند. زندگی بیثبات لبریز از الکل.
?داستان با صحنهای شروع میشود که جولیا به یک نمایشگاه عکس رفته. او عکسی از زمان جوانیاش را به نمایش گذاشته. از مارکوس معشوق سابقش و همان روز خبر میرسد که خواهرش در پاریس به قتل رسیده است. از همینجا فروپاشی جولیا آغاز میشود. عذابوجدان بیوقفهاش نسبت به خواهر مرده و سوالات بیپایان که آیا او مسبب مرگ خواهرش بوده است؟
?داستان در صد صفحه ابتداییاش حول زندگی گذشته و اکنون جولیا میگذرد با ریتمی کند و تقریباً کشنده و تک و توک صحنههای درخشان از دو خواهر بیپناه، در دویست صفحه بعدی جولیا را میبینیم که برای کشف قتل خواهرش وارد یک زندگی ناخواسته میشود در فضای ارتباطات ناپذیرفتهی اینترنتی. اینجا ریتم قابل قبولتر است و میشود برای خواندنش صبوری کرد تا به دویست صفحه پایانی رسید با تعلیق مناسب.جایی که زندگی پنهانی جولیا با آنچه گذشته و زمان حال او را ساختهاند با هم تلاقی میکنند و همه چیز روشن میشود.
رمان چیزی است که نه میشود به آن تریلر روانشناختی نام داد و نه جنایی. بیش از هرچیزی یک رمنس خانوادگی است با رگههای جنایی و برای همین پایان آن علیرغم آنکه شوکآور است اما تاثیرش گذراست.
?نمیشود گفت اگر نویسنده آن را چطور مینوشت یا کدام محور را پررنگتر میکرد خواندنیتر میشد چون ترکیب همهی اینها با هم ظاهراً برای مخاطبانش قابل قبول بوده است و آن را به شهرتی جهانی رسانده.
?این رمان در ایران هم به چاپ ششم رسیده است که البته به اندازه یک رمنس موفق ایرانی دیده شده است و نه بیشتر. میشود حدس زد که بیشتر خوانندگان زندگی دوم زنان باشند. نویسنده اگرچه مرد است اما به خوبی از پس روایت یک زن برآمده، آن هم زنی که اگرچه مدتهاست لب به مشروب نزده و یا مواد مخدر مصرف نکرده اما کاملاً بیثبات و سردرگم است و این همان نقطه قوت رمان است که توانسته با وجود کاستی در باقی بخشهایش آن را تبدیل به کتابی قابل قبول و خواندنی البته بیشتر برای زنان کند.
برای خواندن مطالب ما میتوانید به کانال جناییخوانی در تلگرام مراجعه کنید.
بدون نظر