در داستان کوتاه «خیابان اجمانت»، دکتروف داستان را بهگونهای سهل ممتنع روایت میکند؛ داستانی از سر تا ته، فقط گفتوگو، اما با فضاسازیهای درخشان و روایت خلاقانهی قصهای هیجانانگیز دربارهی آدمهایی که در مرز میان ازخودبیگانگی و افسردگی ایستادهاند، که میتواند قصهی هر کسی…
«شعر در ترجمه به جسد مردهی بیگانهای میماند که امواج به ساحل ما آوردهاند،» مرد جوان دوست داشت این را بگوید، سپس، مکث کند تا استعاره تهنشین شود، برخی شنوندگان متفکرانه سر تکان دهند، و او به آنها بگوید: حالا ترجمهام از شاعر رومی…
از جمله عواملی که در سختخوانی این اثر دخیلاند، زبان روایت، تکنیک روایت و جابهجایی و چرخشهای راویهاست. در این بحث مجالی برای پرداختن به زبان روایت نیست. فقط همین را بگویم که یولسیز با داشتن ۳۰ هزار تکواژه (از ۲۶۵ هزار واژه در…