مصورسازی دادهها و اطلاعات از دلمشغولیهای صادق منفرد است. او از سال ۱۳۹۱ به صورت تفریحی کار بر روی Data visualization را با وبلاگ فرهنگگرافی و مصورسازی مطالب و موضوعات فرهنگی شروع کرد و اکنون فرهنگگرافی را به دیتاویز تبدیل کرده تا هم با دادهها و اطلاعات بیشتری کار کند و هم بهانهای باشد تا بیشتر دربارهی این موضوع بنویسد. آنچه میخوانید و میبینید، تازهترین تحلیل آماری اوست با موضوع بودجهی فرهنگی کشور که در سایتش «دیتاویز» منتشر کرده است. پیشنهاد میکنم نسخهی بزرگتر نمودارها را هم باز کنید و ببینید.
بودجهی فرهنگی سال ۱۳۹۵ از نگاهی دیگر [گراف تعاملی]
بعد از مرتبسازیِ جداولی که در گزارش آمده بود، گرافی طراحی شد که نشان میدهد ۳۳درصد از بودجهی ۳۳۰ میلیارد تومانی فرهنگ فقط برای سازمان بسیج است. بعد از این نهاد انقلابی، حوزههای علمیه بیشترین سهم از بودجه را دارند.
بارگزاری نمودارها مقداری زمانبر است. نمودارها تعاملی هستند.
مشاهدهی نمودار در نمایی بزرگتر
بعضی از نهادها و ردیفها با توجه به نبود اطلاعات مشخص و شفاف دربارهی آنها، بودجههای قابل توجهی دارند که بودجهی این نوع مؤسسات نزدیک ۴۰ میلیارد تومان میشود. در همین زمینه، «طرح زیارت» که اطلاعاتی از آن موجود نیست، ۲۷میلیارد تومان سهم دارد.
آستانهای مربوط به امام (با مدیریت سیدحسن خمینی) ۴ ردیف بودجه و نزدیک به ۵۶میلیارد هزینه به خود اختصاص دادهاند! با شناختی که از امام (ره) دارم بعید میدانم ایشان راضی بوده باشند فقط حدود ۳۵ میلیارد تومان برای مراسم مربوط به ایشان هزینه شود.
نزدیک ۱۲ دانشگاه و مؤسسهی آموزشی بودجهی جداگانه دارند. آیا این بودجهها بهغیر از بودجهی وزارت علوم است؟ جواب: بله. بررسی بودجهی وزارت علوم نشان داد که مؤسسات آموزشی که در اینجا (گزارش شرق) نامشان آمده است، سهمی هم از بودجهی وزارت علوم دارند. این قضیه در مورد نهادهای دانشآموزی هم صدق میکند.
بعضی از بودجهها نه به مؤسسه که انگار به فرد اختصاص دارد. برای نمونه مؤسسهی پرتو ثقلین حدود دو میلیارد تومان بودجه میگیرد، مؤسسهای که تنها وظیفهاش نشر آثار و عقاید آقای مدرسی کرمانی است! یا مثلاً هزینهی ۴میلیاردی مؤسسهی ایراس متعلق به سفیر فعلی ایران در روسیه که با توجه به ماهیت تحقیقاتی و مشاورهای که دارد، میتوان پرسید چرا ذیل عنوان بودجهی فرهنگ قرار گرفته است؟
تأمین مسکن برای همهی اقشار جامعه امری است که قبلاً در «مسکن مهر» دنبال شده بود و معمولاً اینگونه موارد جزء وظائف وزارت مسکن و راهسازی است، حال میتوان پرسید با چه توجیهی ۸میلیارد تومان تحت عنوان «شهرک مهدیه» برای طلاب در بودجهی فرهنگی کنار گذاشته شده است؟ چون اینگونه امور عمرانی حساب میشوند نه فرهنگی.
با توجه به وضعیت فعلی جامعه، خصوصاً در مناطق محروم، هزینهی ۷۱میلیاردی برای گسترش زبان فارسی توسط «بنیاد سعدی» مقداری کمتوجهی به اوضاع مدارس حاشیهای در مرزهای کشور است. نه اینکه مخالف آموزش فارسی به غیرفارسیزبانان باشم اما وقتی تنها حافظ و فردوسی برای ارائه به جهان داریم، بهتر نیست مقداری از این هزینهها برای گسترش زبان فارسی در بین فارسیزبانان خرج شود؟
بههرحال سؤال اصلی اینجاست: کارایی این ۸۴ نهاد چگونه محاسبه میشود؟ اگر با مسائل فرهنگی آشنا باشید، سختترین کار در امور فرهنگی بررسی تاثیرگذاری یک «اقدام فرهنگی» است. به علت کیفی و ماهیت روانیرفتاری این گونه اقدامات، سنجش تأثیر کار فرهنگی پیچیده و زمانبر است و متأسفانه در کشور ما روند مشخصی برای این کار وجود ندارد. کاش حداقل یک ردیف بودجه برای ظرفیتسنجی مسائل فرهنگی میشد.
بهناچار میخواهم از طریق رفتارهای جمعی آگاهانه، مثل تجمعات و انتخابات، اقدامات فرهنگی را بسنجم. عینیترین مثال هم نتیجهی انتخابات مجلس دورهی دهم در تهران است؛ البته جنبه سیاسی پیدا میکند اما بیشتر توضیح میدهم.
نهادهای فوق «محافظهکار فرهنگی» هستند، برخلاف اصلاحطلبان که به «لیبرالیسم فرهنگی» اعتقاد دارند. آیا میتوان انتخاب تمام «لیست امید» در شهر تهران را بهنوعی گرایش مردم به لیبرالیسم فرهنگی دانست؟ یعنی بیشتر اقدامات فرهنگیِ حکومتی عملاً در تهران تأثیر چندانی نداشته و هزینههایی که در این زمینه صورت گرفته، بیفایده بوده یا اصلاً هزینههای فوق برای «فرهنگسازی» خرج نشده است. حال این قضیه را در کنار هفتهزار گشت نامحسوس پلیس در شهر تهران بگذارید…
مشاهدهی نمودار در نمایی بزرگتر
در گراف دوم، نهادهای نامبردهشده در ۱۰ موضوع دستهبندی شدند که بیشترینشان مربوط به دین با فراوانی ۲۰ نهاد/مؤسسه است. در کل ۸۴ مؤسسه/نهاد نامشان بهصورت رسمی در ردیفهای بودجه سال ۱۳۹۵ آمده است.
نکتهی دیگری که میتوان از گراف موضوعها دریافت، نگاه محدود دستاندرکاران فرهنگ(دولت) است. آیا فرهنگ یعنی فقط امور دینی؟ بحث محیط زیست چه میشود؟ رفتارهای شهروندی؟ خلاصه اینکه فرهنگ فقط مسائل دینی نیست و پرداختن سیستماتیک و دستوری به مذهب معمولاً نتیجهی عکس دارد.
مشاهدهی نمودار در نمایی بزرگتر
حال با توجه به گراف موضوعی، چه موضوعاتی بیشترین بودجه را دریافت کردهاند؟ نهادهایی که در موضوع حوزوی، انقلابی و دینی فعالیت میکنند، بیش از ۸۵٪ از بودجه را دریافت خواهند کرد. اما جالب اینجاست: نهادهای انقلابی و حوزوی تنها با ۱۴موسسه، بیشترین سهم یعنی ۲۶۱ میلیارد تومان(۷۹٪) از بودجه را دارند. بودجهی نهادهای دانشآموزی از بودجهی موسسات پژوهشی هم بیشتر است!
توجه داشته باشید که این بودجهها و هزینهها جدا از مخارج اصلی وزارت ارشاد، صداوسیما و نهادهای دیگری مثل سپاه و… است.
گراف آخر هم ترکیب گراف دوم و سوم است:
تحلیلهای گوناگون دیگری هم مثل گراف زیر میتوان انجام داد اما بنابهدلایلی آنها را گسترش ندادم و فقط یک نمونه هستند.
مشاهدهی نمودار در نمایی بزرگتر
در تصویر اینفوگراف زیر میتوانید تمام ۸۴ نهاد را با دستهبندی مشاهده کنید. ۱۴ نهادِ اول بیشترین سهم از بودجه را دارند و به همین ترتیب سایر نهادها رنگبندی شدهاند.
مشاهدهی تصویر در نمایی بزرگتر
نتیجهگیری خاصی نمیتوانم بکنم اما، بهقول خوابگرد در تلگرام، «مسئله این نیست که چرا بیش از ۲۰۰میلیارد تومان به اسم فرهنگ صرفِ اینها میشود، مسئله این است که پس چرا مملکت اسلامی نمیشود!»
پیوستها: فایل اکسل+صفحات روزنامه در گوگل درایو
بدون نظر