ویرایش متن یک استفتاء
«هرگونه تصرف و خسارت زدن به اموال عمومی جایز نیست و موجب ضمان است.»
این جواب استفتایی از آیتالله خامنهای در حاشیهی شعارنویسی روی دیوار ساختمان تاریخی شهرداری رشت است، که یک دو هفته پیش منتشر شد. قصه از این قرار بوده است که در ساعات پایانی شب ۱۴خرداد، گروهی موتورسوار به این ساختمان مشهور هجوم میآورند و با اسپری روی این بنای سفیدرنگ شعارهای «مرگ بر ضدانقلاب» و… مینویسند. بهانه و دعوایشان هم بر سر این بوده است که چرا، بهمناسبت روزهای عزا، این ساختمان را سیاهپوش نکردهاید. ساختمان شهرداری رشت از بناهای ملیِ ثبتشده در سازمان میراث فرهنگی است.
در مقابل، گروهی دلسوز و دستازهمهجاکوتاه به این نتیجه میرسند که از دفتر رهبری طلب فتوا کنند و جواب هم میگیرند که هرگونه خسارت زدن به اموال عمومی موجب ضمان است. یعنی نهتنها مجاز نیست که خسارتزننده باید هزینهی خسارت را هم بپردازد.
ربط اینها به «مزخرفات فارسی» در «متن» استفتاء و سؤالی است که عیناً نقل میکنم:
«با سلام، در ایام رحلت حضرت امام خمینی ره و ایام سوگواری شهادت مولا متقیان حضرت امیرالمونین علیه السلام عدهای به جهت اعتراض به سازمان شهرداری مبنی بر عدم سیاهپوش نمودن ساختمان مرکزی شهرداری شهر، اقدام به شعارنویسی با اسپره رنگ بر روی دیوارهای ساختمان شهرداری نموده قصد آسیب رساندن به بیتالمال را داشتهاند، ناگفته نماند این بنا جز میراث ملی جمهوری اسلامی ثبت گردیده و ارزش تاریخی و ملی دارد، حکم چنین رفتاری چیست؟»
چند نکته:
ـ فارسی فقط ویرگول ندارد، نقطه هم دارد. در پایان جملهی کامل معمولاً نقطه میگذارند.
ـ خوشبختانه در فارسی، مصدرها و فعلها را معمولاً بهصورت منفی هم میتوان به کار برد و هیچکس زورمان نکرده که اینقدر افراطی از «عدم» استفاده کنیم. بهجای عدمِ سیاهپوش کردن، میتوان نوشت سیاهپوش نکردن.
ـ ایام رحلت امام خمینی نیمهی خرداد ۱۳۶۸ بوده است. در هر سالی پس از آن، در «سالگردِ» این ایام قرار میگیریم نه در خودِ ایام.
ـ کلمهی «اسپری»، که از انگلیسی به زبان فارسی آمده، به همین صورتِ «اسپری» نوشته میشود نه «اسپره».
جز یا جزء یا جزو
«جز» در فارسی بهمعنای «مگر» است، که احتمال دارد مخفّفِ «جدا از» باشد. این «جز» فرق دارد با «جزء» عربی که در فارسی هم آن را استفاده میکنیم بهمعنای پاره یا بخشی از چیزی. این «جزء» را در فارسی بهصورت «جزو» هم مینویسیم. نوشتنِ جزو یا جزء بهصورت «جز» گمراهکننده است. آن همزهی ناقابل را بگذارید، جای دور نمیرود.
البته در بحث جز یا جزء یا جزو، این نکته را هم برای علاقهمندان اضافه کنم که جدا از خودِ «جز» که حسابش کاملاً جداست، دو کلمهی «جزء» و «جزو» از نظر معنا فرقی با هم ندارند و، برخلاف نظرِ برخی ادیبان کمشمار، هریک را میتوان بهجای دیگری به کار برد. با این حال استفاده از «جزء» در متون رسمی، هم معقولتر به نظر میرسد و هم شیواتر؛ خصوصاً اگر توجه کنیم که در بیشتر مشتقاتِ این واژه در فارسی (منهای جزوه)، همزه باقی مانده است.
القصه، از بحث جز یا جزء یا جزو که بگذریم، میماند فقط یک سؤال: آدم مگر در طول عمرش چندبار متن استفتا مینویسد؟ آیا همین یک یا دوبار که توفیق اجباری نصیب آدم میشود، ارزش آن را ندارد که بدون غلط تایپی باشد و مثلاً امیرالمؤمنین را ننویسیم امیرالمونین؟ حالا اگر سرِ راهِ فرستادنش به گیرنده هم آن را نشانِ یک ویراستار بدهیم، که چه بهتر!
امیدوارم موتورسواران دستوردارِ اسپریبهدست هم، اگر دلشان به حال میراث فرهنگی و معماری شهرشان و مردمشان نمیسوزد، دستکم با این استفتا و این حکم، کمی به راه مردم چرخیده باشند. هرچند، اصلِ چرخش باید از عقل آدم باشد!
این یادداشت را برای ستون هفتگی مزخرفات فارسی در روزنامهی اعتماد نوشته بودم که متأسفانه، قلنبه، حذف شد. رضا شکراللهی
۶ نظر
ولی بهکل جزء رو جزو ننویسیم بهتر نیست؟
خیلیها جزئی را مینویسند جزوی میترسم بعداً جزئیات را هم بنویسند جزویات :-“
ما سعی میکنیم همان جزء بنویسیم.
سلام. ممنون از مقاله خوبتون. بسیار برای بنده مفید بود.
سلام. بسیار جذاب این متن را نوشته بودید. ممنون از این که با این ادبیات روح ما را سرزنده میکنید.
ممنون ، مفید بود
مانا و بهروز باشید 🙏