امشب از گفتوگوی بین دوست زبانشناسم خداداد رضاخانی و یوسف سعادت آموختم که داغان را اگر داغون هم بنویسید، نادرست نیست و چه بسا صورتِ «داغون» به اصل آن در زبان ترکی نزدیکتر باشد.
برخلاف نظر دکتر معین که در پانوشت لغت «داغینه» در برهان قاطع آمده و آنچه در دهخدا اشاره شده (داغان در تداول مردم تهران)، داغون از مصدر داغیلماق ترکی است که بعداً بهصورت افراطی تصحیح و در لغتنامهها ثبت شده است. در ترکی لغت daγïn وجود دارد که حرف صدادار میانهی آن در فارسی اغلب با «و» نشان داده میشود، در صورتی که صدایی است بین -ی و -و. اصطلاح «درب و داغون» هم که همان تغییرشکلیافتهی «دارما داغین» ترکی است.
با این وصف، نویسندگان و ویراستاران لازم نیست داغون را صورت شکستهی «داغان» تصور کنند و آن را در متون اصلاح کنند، مگر اینکه متن روایی باشد و از زبان مثلاً یک گیلانی باشد که در لهجهشان کلمههایی مثل نان و باران و نشان و داغان و… را در محاوره نیز دقیقاً به همین صورت ادا میکنند.
یک نظر متفاوت دربارهی داغان و داغون
مهرداد آهنخواه: این متن توسط یک فارسزبان نوشته شده و به یک نکتهی بسیار مهم توجه نکرده است:
اگر «داغان» را نادرست بدانیم، «داغون» هم نادرست است و میزان دوری هر دو واژه از واژهی اصلی یکی است. میپرسی چرا؟ در نزدیکی خانهمان یک بقالی هست که نام خود را گذاشته: سوپر مارکت تانیش. هر بار من این واژه را Taniesh تلفظ میکنم (ie را i با اوملات {i با دو نقطه روی آن} تلفظ کن، مثل آلمانیزبانها)، داد همسر فارسزبانم بلند میشود که: بگو Tanish!
همین نشان میدهد وقتی صدایی که در فارسی نیست وارد این زبان میشود، تلفظ آن به یک سمت میچرخد و آن سمت همان است که به آن لهجه میگوییم. یعنی اگر یک فارسزبان بخواهد ترکی حرف بزند، همهی ie ها را i تلفظ میکند.
این همه پرگویی کردم که بگویم: «داغین» درست است و «داغون» و «داغان» هر دو به یک اندازه نادرستند.
اما شاید بد نباشد خاطرهای تعریف کنم و یادی کنم از داریوش خوانندهی محبوب نسل «جوان» (جوانهای دههی ۵۰، یعنی ۴۰ – ۵۰ سال پیش و شاید هم جوانهای امروز) که سالها پیش با رادیو بیبیسی یا امریکا مصاحبه میکرد و از دوران کودکی و نوجوانیاش در ارومیه (که در زمان او رضائیه بود) میگفت و تا به اینجا رسید: «…مدرسه داغان شده بود…» که صد البته منظورش کنفیکون شدن مدرسه نبود. او ترجمهی تحتلفظی از واژهی ترکی «داغیلمیشدی» را بیان میکرد، به معنی اینکه مدرسه تعطیل شده بود و دانشآموزان در حال پراکنده شدن از اطراف مدرسه (تعجب نکن؛ واژههای ترکی همینقدر معنی دارند و در فارسی باید با جمله یا حتی پاراگراف آنها را ترجمه کرد.) که این هم نشان میدهد «خود ترکها بیشتر داغان را به کار میبرند» و شاید بیشترین حق را داشته باشند تا تعیین کنند که واژهای که تعلق به خودشان دارد، چگونه تلفظ شود.
زیاده عرضی نیست، به قول صمد بهرنگی: سن ساغ من سلامت!
توضیح دکتر اسماعیل سعادت در این باره:
داغون یا داغان یا هر طور دیگری که مردمانی وامواژهها را تلفظ کنند، بیگمان درست است. در ترکی به «روزه» میگوند اُرُج که وامواژهای از یکی از زبانهای ایرانی شمالغربی و یا شاید ایرانی شرقی است؛ بسنجید با revje در تاتی جنوبی. اُ در آغازِ این تلفظِ ترکی بعداً و در ترکی به آن اضافه شده، زیرا بسیاری از گویشوران زبان ترکی نمیتوانستهاند واژهای را با حرف r آغاز کنند.
به همین ترتیب، میبینیم که خیلی از ترکیزبانان نام «رضا» را «ایرضا» تلفظ میکنند. تلفظهای اُرُج و ایرضا غلط نیستند، بلکه حسب قواعد دستگاه آوایی زبان وامگیرنده پدید آمدهاند. داستان داغین و tanïš هم مانند اُرُج و ایرضا است، یعنی همانطور که تلفظهای ترکی اُرُج و ایرضا درستاند، تلفظهای فارسی داغون و تانیش هم بیگمان درستند.
۳ نظر
در منظومه ی حیدر بابا، این بیت آمده و از سایر ترکیبات داغ هم زیاد استفاده شده.
بگذار تا بریزد و داغان شود زمین
قوْی تؤکوْلسوْن ، بو یئر اوْزی داغیلسین
بعید است کسی که زبان مادریش آذری است داغون را بیهیچ دلیل مشخصی فقط «تصحیح» کرده باشد. داغان احتمالاً صورت درست کلمه است.
سلام در روستایی در اطراف ساوه شنیده ام که برای پخش کردن نذری بین مردم کلمه “داغون کردن “را به کار میبرند.
در اصفهان و ترکان قشقایی و بقایای خاندان کرد تبار صفوی کلمه داغون را به کار میبرند که شکل صحیح تر و درست تر هست
چون واژه به فارسی نزدیک تر هست