شیرینی زبان ـ ۱۷
در مکتبخانههای قدیم، وقتی میخواستند کلمهای را مثال بزنند که چند معنای متفاوت داشت، میگفتند «جعفری دیدم که سوار بر جعفر، جعفری میخورد و از جعفر میگذشت.» که جعفر هم اسم آدم بود، هم سبزی، هم پل و هم چهارپا. بعد مثالش برای اهل ادب شد همان شعر شیرِ معروف مولانا:
کار نیکان را قیاس از خود مگیر
گرچه باشد در نوشتن شیر شیر
آن یکی شیر است اندر بادیه
آن دگر شیر است اندر بادیه
آن یکی شیر است کآدم میخورد
وآن دگر شیر است کآدم میخورد
البته در زمان مولانا شیرِ آب هنوز ساخته نشده بود، وگرنه مولانا برای این شعر زیبا به دردسر میافتاد. حالا چند سالی ست که یک «شیر» دیگر هم از زبان انگلیسی به این سه تا اضافه شده به معنای «به اشتراکگذاری» یا همان Share، با این تفاوت که هر کس آن را جوری مینویسد که به نظر خودش به تلفظ اصلی آن نزدیکتر است: شِیر، شیر، شئر، شر.
اگر Share در فارسى اینقدر بدخوان و نارسا نوشته نمیشد، شاید مثل لایک و کلیک و پست و کامنت، در نوشتار هم مثل محاوره جا مىافتاد و در زبان فارسی خوش مینشست. اما این یکی واژه نه صورت املایی واحدی پیدا کرده نه معادلهای آن نیرومند اند و همهگیر؛ معادلهایی نظیر «به اشتراک گذاشتن» که وقتى میخواهیم آن را در قالبهاى متفاوت به کار ببریم، به دردسر میافتیم. یا «همخوان» و «بازنشر» و «دستبهدست» کردن که سوای تعدد، در مشتقگرفتن هم آدم را به دردسر میاندازند. مثلاً به آنچه Share شده چه بگوییم؟ به اشتراکگذاشتهشده؟ به Resahre چه بگوییم؟ به کسی که Share میکند چه؟ و قِس علی هذا.
در مشورتی که یکی از رسانههای معروف با داریوش آشوری انجام داده، او معادل تازهای برای این واژه پیشنهاد کرده است. آشوری زبانشناسى ست که سابقهای طولانی در پیشنهاد معادلهاى موفق و همهگیر دارد. هرچند، معادلهای زیادی هم دارد که همهگیر نشدند. پیشنهاد آشوری «همرسانى» به جای Sahre است به معناى چیزى را به همدیگر رساندن. به نظر نامأنوس میرسد؟ من هم موافق ام، اما از تازگیِ آن است نه از بد بودنش. «همرسانی» بر خلاف «به اشتراکگذاری» دراز نیست. میتوان از آن مشتق گرفت و مثلاً گفت همرسان، همرساننده، همرسانده، بازهمرسانی و… میتوان آن را هم به صورت بسیط صرف کرد و گفت «همرساندن» یا «همرسانیدن» و هم با فعل کمکیِ «کردن».
با دردسرهای زیادی که در زبان نوشتار و گفتار فارسی با آن روبروییم، معادلِ «همرسانی» برای Share و «به اشتراکگذاری» معقولتر و مقبولتر به نظر میآید. اما موفقیت یک واژهی جدید فقط به این چیزها نیست. تا مردم آن را در گفتار و نوشتار به کار نبرند، هر معادلی تا اطلاع ثانوی یک معادل شکستخورده است. اما سوای معرفیِ یک واژه، لازم است رسانه یا رسانههایی فراگیر (در این مورد خاص در حوزهی وب و اپلیکیشنها) آن را به کار بگیرند و بعد بنشینیم منتظر، ببینیم مردم با آن چه میکنند. دستبهنقد این متن را اگر دوست دارید، «همرسانی» کنید تا بعد!
:: بازنشر از ستون «شیرینی زبان» روزنامهی اعتماد [+]
:: شمارههای قبلی این ستون را در این جا بخوانید. [+]
***
بدون نظر