خوابگرد قدیم

ساکتِ میرحسین!

۸ خرداد ۱۳۹۲

آن‌ها به شیواترین زبان ممکن و قاطع‌ترین شیوه‌ی ممکن، بارها، به ما اعلام کرده‌اند که انتخابات دیگر میدان بازی شما نیست و ما نه فقط برای دفاع از آخرین سنگر جمهوریت که همان «صندوق رأی» باشد که برای بسته نشدنِ آخرین منفذهای «امید» هم که شده، از در و دیوار نظام بالا و پایین رفته‌ایم و سرک کشیده‌ایم. تا به مرگ راضی نشویم. تا نفس بکشیم. و مهم‌تر، به دیگران هم امید ببخشیم و نفس بدهیم.

اکنون اما بر نقطه‌عطفی دیگر ایستاده‌ایم. ترتیب دادن مضحکه‌ی سیاسی مناظرات به جای حماسه‌ی سیاسی انتخابات، تازه‌ترین محصول تیم تولید این نمایش است. این دیگر صحنه‌ی بازی من نیست. شما را نمی‌دانم. به هر حال متأسف ام. انتخابات ۸۸ «آخرین صحنه‌»ی جدی انتخابات بود که عاقبت به آن صحنه‌آرایی خطرناک رسید و میرحسین موسوی بعد از چهار سال هنوز تسلیم آن نشده است.

این صحنه را که به یاد دارید؟ چهار سال پیش که  میرحسین در مناظره‌ی ۱۳ خرداد به احمدی‌نژاد گفت «ساکت!»، این نقاشی را بزرگمهر حسین‌پور کشید و با عنوان «خفه شو» به یادگار ماند تا مضحکه‌ی امروز از یادمان نَبَرد که چهار سال است دیگر مشکل ما انتخابات نیست؛ چیزی ست که برای اعلامش باید نخست بر سرشان فریاد بکشیم: ساکت!

پس‌نوشت ضروری:
مقصود من از این یادداشت، تشویق به رأی‌ندادن و شرکت نکردن در انتخابات نیست. در روزهای باقی‌مانده ممکن است اتفاق تازه‌ای در این عرصه بیفتد که اگر هم بیفتد اصلاً عجیب نیست. در حداقلی‌ترین شکل ممکن، آن طور که به گوش می‌رسد، اگر میان روحانی و عارف توافقی برای کنارکشیدن یک ‌نفر شکل بگیرد و هاشمی و خاتمی هم به حمایت مشترکِ رسمی و علنی از آن یک نفر برخیزند، باز معتقدم شرکت در انتخابات و رأی دادن به آن فرد، درست‌ترین رفتار سیاسی ما در این زمان خواهد بود. حتا اگر تقلبی دیگر هم در پایان خط صورت دهند، این مشارکت ما کارکردی دیگرگونه خواهد یافت و هزینه‌ی تقلب و مهندسی را بسیار گران‌تر خواهد کرد.


ساکت

این مطالب را هم خوانده‌اید؟

بدون نظر

شما هم نظرتان را بنویسید

Back to Top