نویسندهی مهمان: میترا هدایت*
گاهی خواب دیدنمان آن قدر به واقعیت نزدیک است که انگار در بیداری اتفاق افتاده است و گاهی پیشآمدهای نادری در بیداری هستند که مانند خواب و رویا به نظر میرسند. نویسندهی کتاب بوف کور در اول کتاب میگوید: فقط به شرح یکی از این پیشآمدها می پردازد که برای خودش اتفاق افتاده است و در حالت اغما و برزخ بین خواب و بیداری برایش جلوه کرده است.
مغز بشر ساختمان پیچیدهای دارد و گاهی خود آدم را گول میزند! زمانی که نمیخواهیم واقعیتی را قبول کنیم و به زبان آوریم، یا به عبارتی سرکوبش میکنیم، آن واقعه به صورت ناخودآگاه و در زمان خواب به صورت رؤیا و کابوس خودش را نشان میدهد. خواب دیدن یک پدیدهی فوق طبیعی نیست بلکه تابع ذهن بشر است و محصول زندگی ما. مغز ما در زمان خواب و دور از هیاهوی روزمره کار خودش را دنبال میکند و بدن ما که در حالت اغما به سر میبرد، مغز را در این راه آزاد میگذارد و رؤیا اتفاق میافتد.
راوی بوف کور در این داستان، پیشآمد و اتفاق نادری در زندگی خودش را به صورت یک خواب عمیق به تصویر کشیده و از سمبلهای گوناگونی اسم برده که هر یک بیانگر رازی در این داستان هستند. من در مصاحبه ام در کتاب «تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران»، کتاب بوف کور را از زاویهی روابط خانوادگی صادق هدایت رمزگشایی کردهام و آقای عباس پژمان در رمان «من و بوف کور» به رمزگشایی سمبلها و همچنین به آنالیز خواب و رؤیا پرداختهاند که میتواند در مورد کتاب بوف کور اهمیت بسیاری داشته باشد.
صادق هدایت در کتاب بوف کور بعد از به پایان رساندن داستانی که تعریف کرده، میگوید: از خواب عمیق و طولانی بیدار شده است. خواب و بیداری ترسناکی که زندگیاش را دگرگون کرده و او را به سمت خواب مصنوعی کشانده و در زندگی نویسنده او را وادار به خودکشی کرده است.
کتابهای «آشنایی با صادق هدایت» نوشتهی م.فرزانه، کتاب «تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران» که به صورت گفتوگو به کوشش مریم سادات گوشه و زیر نظر محمد هاشم اکبریانی به چاپ رسیده است، و امروز رمان «من و بوف کور» نوشتهی عباس پژمان میتوانند راهگشایی باشند برای درک دلیل خودکشی صادق هدایت.
* میترا هدایت، برادرزادهی صادق هدایت است.
** صادق هدایت ۶۲ سال پیش در چنین روزی (۱۹ فروردین ۱۳۳۰) در پاریس خودش را کشت.
بدون نظر