اگر اهل موسیقی ایرانی (سنتی) هستید و از توانایی محمدرضا شجریان در آوازخوانی هم کیفور میشوید، هیچ متوجهِ علاقهی شدید شجریان به مایهی ابوعطا و کلاً دستگاه شور شدهاید؟ و برعکس، دقت کردهاید که مایهی بیات اصفهان با آن همه دلنشینی و زیبایی، در میان انبوه آثار شجریان جایگاهی آنچنانی ندارد؟ و اتفاقاً یکی از بهترین و گیراترین آوازهای او مربوط است به آلبوم «جان عشاق» که آدم از دههزار بار شنیدنش هم سیر نمیشود. البته اگر من آدم حساب شوم! گاهی فکر میکنم اگر شجریان بر قلهی آواز ایرانی نشسته، بر پرچمی که کنار خود کوبیده، نام «ابوعطا» را حک کرده است. گاهی هم فکر میکنم استادمان هرجا که برود، عاقبت دلش میخواهد به جای اصفهان، فقط به ابوعطا برگردد! اگر در این باره اهل دل اید یا اهل نظر، فکر میکنید دلیلش چیست؟ یا چه ممکن است باشد؟ احیاناً حرفی یا تحلیلی از قبل در این باره میدانید؟ یا خودتان چیزی حدس میزنید که به اشتراک بگذارید؟ هم در بارهی رابطهی استاد با ابوعطا و هم رابطهاش با بیات اصفهان. اگر جای دیگری چیزی دیدید یا نوشتید، لطفاً کامنت بگذارید.
بدون نظر