برنامهی این هفتهی «پرگار» تلویزیون بیبیسی به بررسی موضوع آیندهی رمان فارسی اختصاص داشت. عباس معروفی مهمان این برنامه بود در کنار حسین نوشآذر، از دستاندرکاران اصلی «رادیو زمانه» در دورهی جدید فعالیت. آقای نوشآذر اخیراً در برنامهی «تماشا» و نیز سایت بیبیسی هم در جایگاه کارشناس ادبیات داستانی به گزارش وضع موجود و نقد و تحلیل مشغول شده است. تلویزیون بیبیسی رسانهای ست هم معتبر هم اثرگذار. سوای محتوای مباحث ادبی که در بیبیسی طرح میشود، ناآگاهی از جزییات و پیشینهی رویدادهای ادبی در ایران و طرح آنها در بیبیسی ممکن است مخاطب را گمراه کند، ضمن آن که مبنای تحلیلهای نادرست هم قرار میگیرد. از همین رو وظیفه دارم دو اشتباه آقای نوشآذر در این برنامه را تصحیح کنم.
اشتباه:
در یکجای برنامه ایشان در نکوهش رمانهای کمحجم و نقد غیرمستقیم رفتار جوایز و فعالان ادبی در ایران گفتند که کتابی را خواندهاند از نویسندهای به نام منیرالدین بیروتی به نام «سلام مترسک». نه نویسندهاش را میشناسند نه با او رابطهای دارند. کتابش کاملاً متفاوت است، اما در ایران این کتاب را مطرح نکردند، چرا؟ چون کسی آن را به خاطر حجم سیصدصفحهایاش نخوانده است. (نقل مضمون)
تصحیح:
ـ منیرالدین بیروتی از شاگردان گلشیری و یکی از نویسندگان مطرح ادبیات ایران است. در دورهی چهارم جایزهی گلشیری مجموعهداستان «تک خشت» او بهترین مجموعه اعلام شد و در دورهی ششم هم رمان «چهاردرد» او برندهی بخش رمان همین جایزه شد. در همین دورهی ششم، برخی نابرندگان به جایزهی گلشیری تاختند که فقط به شاگردان آن زندهیاد جایزه میدهند.
ـ رمان «چهاردرد» یکی از سختخوانترین رمانهای سالهای اخیر است و «۶۵۰ صفحه» حجم دارد.
ـ منیرالدین بیروتی خودش در همین دورهی اخیر جایزهی گلشیری از ارزیابان جایزه بود، اما اثر خودش به مرحلهی دوم هم راه نیافت و خود او تا اکنون هیچ جا شکایتی طرح نکرده است.
اشتباه:
آقای نوشآذر در جای دیگری در نکوهش ادبیات داستانی مستقل امروز ایران گفتند که رمان «همنوایی شبانهی ارکستر چوبها»ی رضا قاسمی در جایزهی مهرگان ادب برنده شد، پس از آن مطبوعاتیها دیدند که قدرت مطرح کردن یک کتاب را دارند، پس خودشان تصمیم گرفتند داستان بنویسند و بعد شروع کردند به نوشتن و جایزه دادن به خودشان. (نقل مضمون)
تصحیح:
ـ رمان رضا قاسمی آنقدر قدرتمند و زیبا بود که نیازی به کشف نداشته باشد، اما نویسندگان و منتقدان مطبوعات اولین کسانی بودند که این رمان را در سال ۱۳۸۱رمان برگزیدهی سال معرفی کردند. جایزهی مهرگان ادب هم کلاً این کتاب را به دلیل انتشار نخست در خارج از ایران از لیست کنار گذاشت و پس از آن، در جایزهی گلشیری به عنوان رمان اول برگزیده شد و جایزهی بخش رمان در این جایزه و جوایز دیگر به زویا پیرزاد رسید.
ـ نویسندگان و منتقدان مطبوعات در دورهی «سوم» به کتاب «همنوایی…» رسیدند و تا پیش از آن دو دورهی دیگر جایزه را برگزار کرده بودند و توانسته بودند «شهری که زیر درختان سدر مرد» خسرو حمزوی و «هیس» مجمدرضا کاتب را کشف و معرفی کنند.
ـ ایشان همچنین در دهمین دورهی جایزه نیز رمان «همنوایی…» را رمان برگزیدهی دهه معرفی کردند.
ـ در دورهی سوم ۱۳۸۱ (مدنظر آقای نوشآذر) داوران جایزه اینها بودند: احمد غلامی، محمدحسن شهسواری، حسن شیخرضایی، کامران محمدی، حسن محمودی، امیر نصری و مهدی یزدانیخرم. از میان ایشان، حسن شیخرضایی و امیر نصری روزنامهنگاری ادبی را رها کردند و اکنون یکیشان دکترای فلسفهی هنر دارد و دیگری دکترای فلسفه و در حوزههای تخصصی خود مشغول کارند. احمد غلامی تا آن زمان سه کتاب داستانی چاپشده داشت، محمدحسن شهسواری یکی چاپشده و یکی زیرچاپ، کامران محمدی یکی چاپشده، حسن محمودی سوای کتابهای دیگر دو کتاب داستانی چاپشده، و مهدی یزدانیخرم هم یک کتاب زیرچاپ.
ـ هیچیک از این نویسندگان، نه تنها در هیچ دورهای از جایزهی خودشان برگزیده نشدند که در هیچ «جایزهی عمومی» دیگری تا همین لحظه نه برنده شدهاند نه از آثارشان تقدیر شده است.
پ.ن
طرح اطلاعات اشتباه در مباحث ادبی، ممکن است در آینده به اعتبار این تلویزیون نزد اهل ادبیات و فرهنگ خدشه وارد کند. و اگر این اتفاق بیفتد، انگیزهی عام و نیکی که باعث تهیهی برنامههایی سودمند چون «پرگار؛ آیندهی رمان فارسی» میشود، خود ناقض غرض خواهد شد.
بدون نظر