رگ سرخی به تن بوم ـ ملیحه صباغیان ـ نشر ققنوس
سینا دادخواه: تا به حال پیش آمده رمانی را بخوانید و بعد از خواندن به خودتان بگویید بالأخره رمانی شیک و خوش‌دوخت خواندید؟ تعجب ندارد. باور کنید رمان‌ها هم می‌توانند شیک یا خوش‌دوخت باشند. خوشبختانه برای من همین اواخر چنین فرصتی پیش آمد و رمانی را یک‌نفس تمام کردم که صفحه‌صفحه‌اش من را می‌برد به عوالم خوش‌رنگ‌ولعاب خانواده‌های متمکن. نویسنده بدون هیچ اصراری به خودنمایی، همان طور که از ابتدا هم معلوم می‌شود، فضاهای داستان‌اش را تماماً زندگی کرده و از خلال روایت قصه‌ی قهرمان اصلی ترانه رویایی، ما را با پیچ‌و‌خم‌های عاطفی و خانوادگی سه خانواده مرفه با خاستگاه‌های متفاوت فرهنگی آشنا می‌کند. قصه جذاب و درگیرکننده است.
ترانه دختری جوان است که بعد از یک زندگی زناشویی کوتاه و نافرجام بار دیگر سعی می‌کند عشق را به زندگی‌اش باز گرداند اما… فکر می‌کنم آنچه به دنبال این «اما» می‌آید به اندازه‌ی کافی پرکشش و گیرا باشد که شما را بی هیچ واهمه‌ای دعوت کنم به خواندن و لذت‌بردن بی‌دریغ از این رمان و مطمئن باشم همانند من بعد از خواندن رمان، طعم گس رفتارهای«کامران» و «سینا» با شما خواهد ماند و از «خانم فروزش» متنفر خواهید شد و «نغمه» را دوست خواهید داشت.
ولی فقط این‌ها نیست. خوب که فکر می‌کنم چیزی بیشتر از این‌ها بود که من را واداشت در یک نشست رمان را بخوانم. صداقت و صمیمیت نویسنده در برانگیختن حس‌و حال ملودرام خوش‌آب‌ورنگ خانوادگی با شخصیت‌های متعدد وگاه پیچیده‌تر از حد معمول رمان‌های این‌چنینی واقعاً مثال‌زدنی است. پس از خواندن کتاب اصلاً بعید نیست دنبال مابه‌ازای واقعی شخصیت‌های رمان در زندگی واقعی خودتان بگردید اما این را بگویم قبل از این جستجو، حتماً از پشت میز مطالعه‌تان برخواهید خواست، اتاق‌تان را بادقت و وسواس مرتب خواهید کرد، به حمام خواهید رفت و از بهترین ادکلن روی میز توالت‌تان، چند قطره‌ای روی نبض مچ دست‌تان خواهید افشاند؛ زیرا بدون شک رمانی تمیز، مرتب و خوش‌بو خوانده‌اید…
پ.ن:
:: این یادداشت، پیش‌تر در مجله‌ی «رونا» منتشر شده است.
:: صفحه‌ی این کتاب در سایت نشر ققنوس
این یادداشت به سفارش نویسنده در خوابگرد منتشر شده است
مرام‌نامه‌ی تبلیغ در خوابگرد و سفارش آگهی
بدون نظر