مدتیست در همسایگیمان، یک مسابقهی ادبی راه افتاده به نام جایزهی ادبی مانیفست. برگزارگنندکانش را نمیشناسم، ولی ـ به قول شهسواری که پای این چیزها از روی دیوانگی دلمان میلزرد ـ به سهم خودم معرفیاش میکنم و بنا به اخلاق گندم، تیغ کوچکی هم میزنم به انتقاد.
این مسابقهی ادبی چندین رشته دارد و تقریباً بهطور کامل در فضای وب برگزار میشود، از تکداستان و تکشعر گرفته تا کتاب و ترانه و… دبیر جایزه آقای عرفان هاشمیست و اگر به این صفحه مراجعه کنید، میتوانید آدرسهای ایمیلهای گوناگون را برای شرکت کردن در بخشهای گوناگون ببینید. دیروز اسامی داوران جایزهی ادبی مانیفست هم در سایتشان منتشر شد. داوری بخش داستان را حجت بداغی، قاسم کشکولی و محمدحسن شهسواری پذیرفتهاند، داوران بخشهای شعر هم اینهایند: روجا چمنکار، شبنم آذر، آزیتا حقیقیجو و مهتاب طهماسبی. مهلت فرستادن آثار با ایمیل تا پایان دیماه است و بالأخره این که جوایز درخوری هم دستپا کردهاند انگار: انواع سکههای بهار آزادی برای ۲۵ نویسندهی برگزیده در بخشهای گوناگون.
برگزارکننده یا برگزارکنندگان مسابقه، تقریباً بیسروصدا اطلاعرسانی کردهاند و میکنند. سایتِ سادهای راه انداختهاند و همه چیز یک جورهایی بوی کار دانشجویی (به مفهوم مثبتِ آن) میدهد. نفس برگزاری این مسابقه در فضای رخوتناکی که به لطف مسئولان حکومت و (خودِ ما مردم!) ایجاد شده، راستی که درخور ستایش است و شایستهی پشتیبانیشدن؛ خصوصاً از سوی ما که همسایگان این سایت و این مسابقهایم. اما دانشجویی کار کردن به هر شکل و شیوهای هم همیشه و کاملاً مثبت نیست. مثلاً جشنوارهی وبلاگیای که در همدان برگزار شد، یک جشنواره دانشجویی بود، ولی نه در شکل برگزاری و پوشش رسانهای؛ بلکه روح حاکم بر جشنواره، آکنده بود از شور و صفا و راستی، با غلطهای ناگزیر و اندک هر جشنوارهای. مانیفست اما در شروع کار، شیوهای را پیش گرفته که باعث میشود احتمالاً در اندازهی واقعیاش، قدر نبیند و در حدِ توانش، تأثیرگذار نشود. چرا؟ مهمتریناش را فشرده میگویم:
جایزهی ادبی مانیفست در فاضی وب رخ نموده و برگزار میشود. برایش سایتی دستوپا کردهاند که همهی امور از طریق آن و به واسطهی آن انجام میگیرد. اکنون پرسشهای اصلی اینهاست:
:: چرا طراحی این سایت اینقدر زشت و تازهکارانه (آماتوری) و بد است؟ آیا مسابقهای که امکان دستوپا کردن این همه جایزه را داشته، امکان استفاده ـ یا دستِکم مشاوره گرفتن ـ از یک طراح حرفهای را نداشته است؟
:: چرا این مسابقه (و این سایت)، هیچ صفحهیا در معرفی برگزارکننده یا برگزارکنندگان ندارد؟ عجیب نیست که من هنوز حتا نمیدانم باید بنویسم «برگزارکننده» یا «برگزارکنندگان»؟
:: چرا هیچ صفحهای در سایت نیست که دربارهی خود مسابقه (هدفش، انگیزهاش، دلیل نامش، پشتیبانانش، و…) به مخاطب توضیح بدهد؟
:: چرا سایت این مسابقه معلوم نیست که همان مجلهی پیشین است یا سایت اختصاصی مسابقه؟ در سایت مسابقهای که قرار است به شکل عمومی برگزار شود، چرا باید یکی در میان، یک شعر هم از شاعران مختلف منتشر شود و دیده شود؟
:: این همه غلط نگارشی (فنی و زبانی) در سایت یک مسابقهی «ادبی» برای چیست؟ برای نمونه شأن نزول این همه «میباشد»، آن هم بدون «نیمفاصلهی» کذایی در این سایت چیست؟
:: چرا اطلاعرسانی این مسابقه اینقدر بیبرنامه و بیاستراتژیست؟ آیا در این مورد، و اصلاً آیا در مورد شیوهی برگزاری مسابقه، هیج امکان مشورتی وجود نداشته است، تا این کار گرانقدر، جایگاهی فراتر و گستردهتر بیابد از آنچه اکنون امکانش را فراهم کرده است؟
:: و چند «آیا»ی دیگر…
با این همه، کاستیهایی که برشمردم، از ارزش این مسابقه هیچ نمیکاهند. اگر شاعرید یا داستاننویس، به سایت جایزهی ادبی مانیفست بروید و با شرکت در مسابقه، به به زندگی خویش، در لجنزاری که فرومیکشدمان، بهانهی کوچکِ تازهای ببخشید.
بدون نظر