مسابقهی بهرام صادقی رحمهالله علیها را که هنوز یادتان مانده؟ ضمیر مؤنث «ها» را معلوم است که برای «مسابقه» بهکار بردهام، چون قرار است اگر خدا قبول کند، همگی با هم به بهرام صادقی هم فحش بدهیم! چند نفر دیگر از داستاننویسانی که آثارشان به مرحلهی نهایی راه نیافت، داستانهایشان را برای محمدحسن شهسواری ـ از دستنشاندههای بهرام صادقی ـ فرستادهاند که آنها را در کتابخانهی خوابگرد منتشر کردهایم. یادداشت معرفی و درخواست شهسواری را بخوانید؛ خصوصا شرکتکنندگان در مسابقهی مرحومه و نیز داستاننویسان و منتقدانی که کمی حال و حوصلهی بیشتر دارند و میتوانند به فضایی که شهسواری میخواهد ایجاد کند، کمک کنند.
:: دوباره از مسیر بهرام صادقی / درخواست آقای شهسواری [لینک مطلب]
:: داستان کوتاه «فواره و باد» نوشتهی ناصح کامگاری [لینک داستان]
:: داستان کوتاه «مردان رقصان» نوشتهی سروش چیتساز [لینک داستان]
:: داستان کوتاه «رانندهها» نوشتهی امیر مهاجر [لینک داستان]
و اما فحش؛ با توجه به این که متأسفانه یا خوشبختانه دکان ناسزاگویی و بازار تهمت و توهین در سایت هفتان از دیشب بسته شده و از این پس فقط اعضای سایت هفتان حق کامنت گذاشتن دارند، و با عنایت به این که بهاین واسطه ـدستِکم ـ من و شهسواری لعنهالله علینا از لذتی عظیم محروم شدهایم، کامنت این یادداشت را بازمیگذارم تا کسانی که خلاقیتشان در ایجاد فرمهای مدرن در ناسزاگوییست، در همینجا هنر خویش بنمایند. پس هر گونه کامنت بیربط در پنجرهی پشتی پاک خواهد شد، اما در اینجا تیغ سانسور به روال گذشته، فقط به کامنتهایی خواهد خورد که در آنها از واژههای رکیک استفاده شده باشد یا این که تهمت و توهین به دیگرانی باشد که من از ناراحتنشدنشان یقین ندارم. بسمالله!
[اگر احیانا هنگام ارسال کامنت در اینجا و پنجرهی پشتی، با خطای خاصی مواجه شدید، لطفا صفحه را رفرش (F5) کنید و دوباره کامنت را ارسال کنید. این سیستم آنتی فلادینگ ما گاهی وقتها آدمهای واقعی را هم با غیرآدمها اشتباه میگیرد!]
بدون نظر