چند روز گذشته، گرفتاریهای خانوادگی، بچهداری و شغلی، و کمی هم گرفتاریهای دیزاین و امکانات تازهی هفتان مهلتم نداد برای این که به خوابگرد برسم. سوژههایم روی هم تلنبار شدند، یکی یکی تاریخ مصرفشان را از دست دادند و از کفم رفتند. حیفم میآید گاهی که چرا وقت بیشتری ندارم تا نگذارم خوابگرد بوی کهنگی بگیرد. خوشحالیام این وسط فقط این است که طی روزهای گذشته دستِکم توانستهام در کنار خوابگرد، هم وبلاگ دوستداشتنی نهفت را سر و سامان بدهم، هم هفتان را به جایگاه شایستهاش نزدیک کنم. چند شب پیش هم که هفتان را نو کردیم، آنقدر خسته بودم و کم خوابیده بودم طی چند شب گذشتهاش که نتوانستم یک مطلب درست و درمان بنویسم برایش. حالا وقت به جا آوردن قضای آن است انگار.
نخست این که بخشی از حرفهای تازهام را دربارهی هفتان، میتوانید در بخش تریبون آن بخوانید. معلوم است که آنجا رسمیتر مینویسم و به اندازهی این جا راحت نیستم. حتما بخوانید.
دیگر این که هفتان تازه به RSS هم مجهز شد، آن هم نه یکی که پانزدهتا: یکی برای کسانی که مایلاند خبرهای صفحهی اصلی هفتان را در وبلاگ و یا وبسایتشان نمایش بدهند و چهاردهتای دیگر هم به تفکیک موضوعات هفتان. RSS اصلی را میتوانید از طریق XML روی صفحهی اصلی دریافت کنید و RSS موضوعی را هم از طریق XML هر صفحهی موضوعی که به آن علاقه دارید.
اینجا نمیخواهم دربارهی کسانی حرف بزنم که در این مدت کوتاه دنبال سهم خودشان از هفتان بودهاند و یا اشتباهی گمان کردهاند هفتان متعلق به من است که هر اندازهی آن را به هر که بخواهم میبخشم! فقط این را بگویم که به نظر من ایشان اساسا ساز و کار و کارکرد هفتان را درست درنیافتهاند و خداوند به راست هدایتشان کند.
گلایهای دارم از شمار اندکی از اعضای فعال هفتان خصوصا دو سه تا از دوستان خودم. البته این گلایه هم شخصی نیست خوشبختانه. نمیدانم چرا ایشان دقت نمیکنند که هر کاربری بهتر است سلیقهی زبانی خودش را در نوشتن تیتر و توضیح به کار گیرد و در عین حال متوجه باشد که عنصر «جذابیت» را هم در نوشتن تیتر و توضیح رعایت کند. منظورم این نیست که شروع کنند به زردنویسی و یا ایجاد ابهام و یا مثلا فریبدادن خواننده. منظورم کپی پیست نکردن از متن اصلی به عنوان توضیح است. منظورم خلاقیت به خرج دادن است. منظورم این است که خوانندهی هفتان در تیتر و یا توضیح شما باید متوجه نکتهای شود که در واقع ارزش آن را نشان میدهد برای لینک داده شدن در هفتان. در همین هفتان اگر بگردید، نمونههای درست زیاد خواهید دید و یا حتا گاهی خبر ویرایششدهی خودتان را اگر ببینید، متوجه میشوید که منظورم دقیقا چیست. خلاصه این که هفتان فقط قرار نیست به جاهای دیگر لینک بدهد، بلکه قرار است به شکلی «مفید، کوتاه و گویا، و جذاب» به جاهای دیگر لینک بدهد.
و اما دیزاین تازهی هفتان حاصل کار آیدین نصیری عزیز است که با وسواس بیمارگونهی من با مهربانی کنار آمد و فروتنانه کار را به سرانجام رساند. آیدین را یکبار در جشنوارهی وبلاگ همدان دیده بودم و تا میانهی کار دیزاین هفتان حتا فامیل او را هم نمیدانستم. وقتی فهمیدم دانشجوی دانشگاه شریف است و در المپیاد بینالمللی کامپیوتر سال ۲۰۰۴ مدال نقره گرفته و این روزها هم در حال ساختن یک بمب است که در سرزمین وبلاگستان و در زمینهی دیزاین منفجر خواهد شد و بعدا صدایش را خواهید شنید، حسابی کیفور شدم. اگر میخوهید بهتر او را بشناسید نتیجهی جستوجوی اسم دو در گوگل را مرور کنید. به جرأت میگویم در میان شمار زیاد دوستانم، هیچ کس را به فروتنی، دقیقی، منظمی و قابل اعتمادی آیدین نیافتهام. ممنونام آیدینجان، هزار بار.
فکر میکنم نوید خادم هم این حق را به گردن هفتان دارد که دوباره از او تشکر کنم. نوید پابهپای من در نگهداری هفتان پیش میآید و شوری که دلش برای هفتان میزند، بسیار بسیار فراتر از مسئولیتیست که او به عنوان مدیر فنی هفتان به عهده دارد. از میان همکارانم هم نمیتوانم جداگانه از حسین جاوید تشکر نکنم. فقط این را بگویم که او آنقدر چسبیده به هفتان و فراتر از مسئولیتی که به گردن دارد، هوای آن را دارد که وبلاگ خودش را پاک فراموش کرده. کلهخرتر از من، او! (کلهخر را گفتم که شهاب و داریوش گله نکنند چرا تبعیض قائل شدهام!)
و سرانجام به اطلاع همهی شما میرسانم که همهی کسانی که عضو هفتاناند و یا از آن بهره میبرند و چپ و راست، با مسنجر و تلفن و ایمیل و کامنت، و یا حضوری هفتانستایی میکنند، و در عین حال میتوانند با کمترین مبلغ ممکن و از طریق سیستم Donation به هفتان کمک مالی کنند، تا کنون حتا یک تومان ـ دلار ـ یورو هم کمک نکردهاند و بدین وسیله ما را در سرپانگاه داشتن هفتان مصممتر کردهاند. همهی ایشان را بسیار سپاسگزارم. خدای را هم سپاس میگویم که از روز نخست چنین انتظاری را در ذهنم نپروراندم تا در چنین امروزی هفتان زمین نخورد. شما هم خودتان را نگران نکنید؛ نان دهد هر آن کس که هفتان دهد!
برای این که خدای ناکرده دلخور و ناکام از دار خوابگرد نروید، این را هم بگویم که دو سه هفته بعد از گشایش هفتان، رادیوفردا آن را در قالب یک خبر کوتاه معرفی کرد. تنم شدیدا لرزید، فکری شدم اگر بلایی سر هفتان بیاید چه خاکی به سرم بریزم؟ نگرانیام ادامه داشت تا دقیقا فرداشبش که خبر بیست و سی شبکهی دوی تلویزیون هم در بخش گزارش هفتگی خبرهای آیتی، هفتان را معرفی کرد. به حساب متوهمها (اینوری یا آنوری فرقی نمیکند) دیدم عجب خرتوخریست اوضاع این خرابشده. یا هفتان آنقدر بیخاصیت است که از نظر دو طرف پاک و منزه محسوب میشود، یا فرهنگ و هنر این مملکت از خاصیت افتاده و بیخاصیتیاش به هفتان سرایت کرده. حالا اگر میتوانید معنا کنید «خاصیت» را!
بدون نظر