یکی به نعل
این که بیشتر نویسندگان در واکنش [+ و + و +] به اعلام نشدن کتاب سال رمان از طرف وزارت ارشاد، تلاش میکنند اعتبار آن را به هیچ انگارند و تأثیرات آن را یکسره انکار کنند، کمی بوی بد میدهد. وقتی بیشتر آنها نسبت به چاپ یک یادداشت چندخطی هم در هر رسانهای دربارهی کتابشان آنقدر حساساند که گاهی شب خوابشان نمیبرد، من یکی از اینجور واکنشها خندهام میگیرد. یا بیشتر ایشان دوست دارند همچنان در خود فرورفته باقی بمانند و برای هر رویداد بیرون از فضای ذهنیشان تره هم خرد نکنند و هیچ تعاملی با محیط واقعی پیرامون خود نداشته باشند و لاجرم گره از کار فروبستهی خویش (که آن را هم قبول ندارند) نیز نگشایند، یا این که با اینجور واکنشها میخواهند صرفا بر پز اپوزیسیونی خویش بیفزایند و روغن ریخته را نذر امامزاده کنند. در هر دو حال، این وضعیت چندان خوشایند نیست. در میان ایشان ظریفترین واکنش را حسین سناپور نشان داد که خود و اثرش «نیمه غایب» یکی از قربانیهای همین ماجرایند. او میگوید: «نباید مساله را فقط به گردن متولیان بخشهای مربوط در وزارت ارشاد انداخت. چون… در چند سال اخیر نگاه کلی حاکم بر این وزارتخانه این بوده که تا حد امکان از برخورد سیاسی با اهل ادب و اندیشه دوری شود. اما البته در عمل دوباره داریم برمیگردیم به همان رفتارهای سالهای پیش از دوم خرداد.» اما سناپور نیز در پایان حرفهایش با دیگران همنوا میشود و تلاش میکند با استدلالی سست، اعتبار جایزهی بهترین رمان سال را انکار کند و حتا آن را مایهی بیاعتباری تلقی کند. آقایان و بانوان نویسنده! خیلی مایلام بدانم اگر کتاب شما به عنوان رمان سال ایران (حتا از طرف ارشاد) معرفی شود؛ آیا هیچجایتان مور مور نمیشود؟ بحث اهمیت فرهنگی و اجتماعی و نسبت این رویداد با تثبیت تاریخی جایگاه روشنفکری، به کنار. (ببخشید اینقدر صریح گفتم. واقعا آدم را عصبانی میکنید!)
یکی به میخ
و اما این وضعیت باعث نمیشود که موضع ارشاد را هم نسبت به علنیشدن پشت پردهی اعلام کتاب سال صادقانه بدانیم. ستاد خبری کتاب سال گفته: «نامها و سایهها نوشتهی آقای محمدرحیم اخوت نیز به مرحلهی دوم داوری راه یافت، اما در جمع بندی نهایی و با توجه به مجموع آرای واصله و شرایط و ضوابط انتخاب کتابهای برگزیده، هیچ کتابی شایستهی دریافت جایزهی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شناخته نشد.» این «مرحلهی دوم»ی که از آن نام بردهاند، در واقع مرحلهی دوم داوری نیست؛ مرحلهای غیررسمی اما از نان شب واجبتر است که در آن برای اعلام اثر ـ فقط یک اثر ـ معرفیشده از طرف داوران تصمیم میگیرند؛ که آن را اعلام کنند یا نکنند. حالا در این مرحله که ستاد خبری از آن به عنوان مرحلهی دوم یاد کرده، ساز و کار نانوشتهای وجود دارد که برای آشنایی و درک آن پیشنهاد میکنم یادداشت پیشین مرا بخوانید. کاش متولیان گیرکرده در محذورات سیاسی کتاب سال، بهرغم ناتوانی در ایستادن در برابر نگرشهای گروه فشار، دستِکم اینچنین با الفاظ بازی نمیکردند و ناراستی پیشه نمیکردند. واقعیت را نگفتن مثل دروغ گفتن است، ولی آن که واقعیت را نمیگوید بیشتر قابلدرک است تا آن که دروغ میگوید.
بدون نظر