رضا شکراللهی: دیروز ۱۱ فروردین ۱۳۹۸، مراسمِ نخستین دورهی جایزهی مؤسسهی بینالمللیِ موسیقیِ آقاخان در موزهی گولبنکیانِ لیسبونِ پرتغال با حضور برگزیدگان و مهمانانی از چهارگوشهی دنیا از جمله ایران برگزار شد. در این مراسم خودِ آقاخان (عنوانِ کامل: حضرتِ والا کریم آقاخان) نیز حضور داشت. او، به اعتقاد مسلمانان شیعهی اسماعیلی، از سلالهی اسماعیل، فرزندِ امام جعفر صادق، و چهلونهمین امامِ شیعیانِ اسماعیلیِ جهان است.
«جایزهی ویژهی شهنواز» که اهدایی شخصِ آقاخان است، در این مراسم به خداوندگار موسیقی، محمدرضا شجریان، تقدیم شد که دخترش، مژگان، آن را بهنمایندگی از پدر دریافت کرد. پیش از آن، همایون شجریان نیز در پیامی ویدئویی از جانبِ پدرش برای حاضران سخن گفت و سپس مژگان شجریان ترانهی مرغ سحر را با همراهی داریوش طلایی و شاهو عندلیبی و چندین نوازندهی دیگر اجرا کرد. داریوش طلایی و شاهو عندلیبی نیز از جملهی برندگانِ این جایزه به انتخابِ داوران بودند. سخنرانیِ آقاخان نیز بخشی از این مراسم بود. برگردانِ فارسیِ سخنرانی آقاخان را میتوانید در ادامه بخوانید که روایتی است از چیستیِ این جایزه و چگونگیِ شکلگیریِ آن، نگاهِ شخصی و اعتقادیِ آقاخان به موسیقی بهخصوص در جوامع مسلمان و…
بسماللّه الرحمن الرحیم
عالیجناب رئیسجمهور، پروفسور مارچِلو ربلو دسوسا،
عالیجناب نایبرئیس پارلمان، آقای جورج لاکائو،
مادام ایزابل موتا، رئیس بنیاد گلبنکیان،
اعضای دولت و پارلمان، دیپلماتها، عالیجنابان، میهمانان عالیقدر، خانمها و آقایان،
با مسرّت فراوان و افتخار بسیار، خوشامد میگویم به همهی شما که امشب به این مکان استثنایی برای این مراسم استثنایی آمدهاید. این خوشامدگویی من بهنمایندگی از بسیار کسان دیگر در چهارگوشهی جهان است که این برنامه را میسّر ساختهاند. البته از کسانی سخن میگویم که بخشی از جماعت اسماعیلی و شبکهی توسعهی آقاخان هستند، ولی به طور کلّی همهی کسانی که به سازماندهی جایزهی موسیقی آقاخان یاری رساندهاند. به همهی آنها درود میفرستم – به نامزدکنندگان، اعضای کمیتهی اجرایی جایزه، هیئت ارشد داوران و دبیرخانهی جوایز- و البته همهی شرکتکنندگان. درود میفرستم به تمام دریافتکنندگان جوایز که استعداد موسیقاییشان برنامههای امروز را با چنین سخاوتی غنی کرده است.
همچنین، اینجا در لیسبون، سپاسگزاری میکنم از کسانی که به تدارک این اوّلین برنامه کمک کردهاند و نیز از بنیاد گلبنکیان به خاطر پشتیبانی ارزشمندشان. این برنامه استعدادهای موسیقایی و ثمرات جامعهشناختی دستاوردهای هنری را از و در مکانها و فرهنگهای متنوّع ارج مینهد. و به گمان من، این مکان بهترین مکان انجام این کار است. بنیاد کالوست گلبنکیان در سراسر جهان به خاطر نقشی که در ارج نهادن به هنر و علوم دارد درخور احترام است و در عین حال لیسبون هم دیرزمانی است که یکی از گشودهترین شهرهای جهان به روی مردمی با فرهنگها و پیشینههای مختلف است و خود پرتغال هم طیّ قرنها نقش مهمّی در آوردن فرهنگهای سرزمینهای دوردست به این قارّه ایفا کرده است.
امشب، حضور رئیسجمهور پرتغال، نایبرئیس پارلمان، وزیر فرهنگ و بسیاری از اعضای دیگرِ دولت شاهدی بلیغ است بر تعهّد این کشور به آرمانهای کثرتگرایانه در جستوجوی فردایی بهتر. مایهی افتخار عمیق ماست که همهی شما امشب در کنار ما هستید.
میدانم که در بعضی از نقاطِ جهان کلماتِ «مسلمان» و «موسیقی» خیلی اوقات در ذهن عامّه کنار هم نمیآیند. ولی این دو باید کنار هم بنشینند. میراث فرهنگی اسلام از دیرباز به استقبال زبان موسیقی به مثابهی بیان گوهر معنویت بشری رفته است. گوش فرادادن به موسیقی، ورزیدن موسیقی، به اشتراک گذاشتن موسیقی و اجرای موسیقی از دیرباز پارهای همپیوسته با حیات جوامع مسلمان در سراسر جهان بوده است، همچنانکه ترنُّم متون مناجاتگونه و تاریخی یا حماسی.
موسیقیدانانی که این آخر هفته از آنها قدردانی میشود نمایندهی صورتهای فوقالعاده متنوّعِ میراث موسیقایی مسلمان هستند. حال، میدانم که در بعضی از نقاطِ جهان کلماتِ «مسلمان» و «موسیقی» خیلی اوقات در ذهن عامّه کنار هم نمیآیند. ولی این دو باید کنار هم بنشینند. میراث فرهنگی اسلام از دیرباز به استقبال زبان موسیقی به مثابهی بیان گوهر معنویت بشری رفته است. گوش فرادادن به موسیقی، ورزیدن موسیقی، به اشتراک گذاشتن موسیقی و اجرای موسیقی از دیرباز پارهای همپیوسته با حیات جوامع مسلمان در سراسر جهان بوده است، همچنانکه ترنُّم متون مناجاتگونه و تاریخی یا حماسی.
من در سنین کودکی آموختم که نیاکان خودم، فاطمیان، در شهر قاهره هزار سال پیش موسیقی را رونق میدادند. و همچنین آموختم که چهطور منطقهی ایبریا، که اکنون در آن گرد هم آمدهایم، در منطقهی مشهور به اندلس، صورتهای تازهای از موسیقی و شعر را در اواخر سدههای میانه آفریده است. اینجا در اندلس بود که مسلمانان، یهودیان و مسیحیان همراه با یکدیگر فرهنگی مثالزدنی از مدارا و پشتیبانی از خلاقیّت موسیقایی ایجاد کردند که حتا شامل انواع تازهای از آلات موسیقی و رهیافتهایی نو به آموزش موسیقی نیز بود.
همچنین سفری را به یاد میآورم که در سال ۱۹۹۵ به تاجیکستان رفتم و در طی آن سفر، غنای حیات موسیقایی میان کسانی که با آنها دیدار داشتم مرا به شدّت تحت تأثیر قرار داد. و شروع کردم به فکر کردن بیشتر دربارهی اینکه از چه راههایی میتوان موسیقی را تبدیل کرد به یک لنگرگاه فرهنگی قوی که حسّ جماعت، هویت و میراث را عمق ببخشد و همزمان به شیوههایی قدرتمند با مردمی با پیشینههای متفاوت ارتباط برقرار کند.
به یاد دارم که این افکار را با برادرم، پرنس امین آقاخان، در میان گذاشتم که دست یاریگر و راهنمای او شالودهی کار را در سال ۲۰۰۱ برای چیزی که نامش را برنامهی موسیقی آقاخان گذاشتیم، بنیاد نهاد. و آن برنامه مستقیماً منجر به جوایز موسیقی شد که امروز آغازش میکنیم.
تمرکز اولیهی برنامهی موسیقی آقاخان در کشورهای آسیای میانه بود. این امر رسالتی اضطراری بود، چون اتحاد شوروی سابق وقتی که بر این مناطق تسلّط داشت فعالانه موسیقی مرتبط با شیوههای سنّتی زندگی را نهی و حتا سرکوب میکرد. برنامهی موسیقی ابتدا تلاش کرد که آگاهیها از میراث موسیقی را در خود جوامع محلّی بالا ببرد تا اطمینان حاصل کند که نسلی تازه از موسیقیدانان که آلات سنّتی موسیقی را مینواختند شکل بگیرد و بعد این موسیقی و این موسیقیدانان را به مخاطبانی بینالمللی معرّفی کند. و این برنامه در دو سطح کار میکرد. اوّل از همه به موسیقیدانان کمک میکرد تا امرار معاش کنند و بتوانند همچنان به پرورش استعدادهایشان بپردازند. و سپس فهمی کثرتگرا را از فرهنگهای مسلمان و اشتراک میانفرهنگی موسیقی به پیش برد.
موفقیت اوّلیهی این کار در آسیای میانه منجر شد به گسترش برنامهی موسیقی ورای مرزهای آسیای میانه و شامل کشورهایی در جنوب آسیا، خاور میانه، و آفریقا شد. با این کار، این جایزه از مرحلهی اجرا فراتر رفت و به آهنگسازی تازه و خلاقیت رسید و تمام این کارها مکمّل تلاشهای دیگر ما شد برای پیشبرد توسعهی اقتصادی و اجتماعی که مشارکتی در باثباتتر کردن جوامع و پرورش حسِ تازهای از الهام و امید و ایجاد نشانگرهایی برای اتصال انسانی ورای شکافهای کهن داشت.
یکی از نکات دیگری که یاد گرفتیم قدردان آن باشیم و آن را به اشتراک بگذاریم، تنوّع چشمگیری بود که در درون موسیقی جهان مسلمان وجود داشت. موسیقی جهان مسلمان سبکها، شکلها و رپرتوارهای کلاسیک متعدّدی دارد و شامل ملودیهای سادهی محلّی، موسیقی سلوکی عرفانی و ریتمهای پرتحرّک رقص است؛ و بازتاب تنوّع عمیق خود فرهنگهای مختلف مسلمانی شامل سنّتهای موسیقایی است که به دقّت طی قرنها در درون جامعهی اسماعیلی نیز پرورش یافتهاند.
ما با ایجاد جایزهی موسیقی، اکنون امیدواریم که دسترسی و اثرگذاری برنامهی موسیقی اصلی را گسترش دهیم. در این راستا، برندگان جایزهی ما نه تنها هر یک جایزهای مالی دریافت میکنند بلکه از آنها درخواست میشود که با دبیرخانهی جوایز موسیقی برای گسترش تأثیر کار خلّاقانهشان در گفتوگو با یکدیگر همکاری کنند.
هدف این است که نه تنها به نسل امروزی هنرمندان کمک شود بلکه الهامبخش نسل تازهای از نوازندگان و آهنگسازان جوان هم در شرق و هم در غرب باشد.
در همهی اجراهایی که به این مناسبت انجام میشوند، آثار موسیقیدانان برجستهای را میشنوید که خود را از طریق زبانهای هنری اصیل خودشان بیان میکنند.
امروز، اینجا در لیسبون – و در سراسر جهان در ماهها و سالهای پیش رو – باور داریم که صداهای آنها همچنان مرزهای زمان و مکان را درخواهد نوردید و به جهان یادآوری خواهد کرد که هر فرد میتواند به هنر و موسیقی پاسخ بگوید، چه از یک فرهنگ متفاوت برآمده باشد یا نه.
زیرا هنر به همان اندازه که مقولهای است هویتی، نیز امری انسانی است. چنانکه سنّت اسلامی قرنها به ما گوشزد کرده است، بارقهی الهی که فردیت ما را به ما بخشیده است، افراد را در یک خانوادهی مشترک انسانی نیز به هم پیوند داده است. در پرتو این نکته است که ما میآموزیم چطور تفاوتهایمان را به شکلی تازه ببینیم. میتوانیم درک کنیم که تنوّع فرهنگی وبالِ گردن ما یا تهدید نیست. در واقع، این موهبتی الهی است. فرصتی است برای یادگیری و رشد. فرصتی است برای فهم و قدر دانستن هویت دیگری و، از آن رهگذر، هویتِ گوهریِ خویشتن.
نیروهای فنّاوری که به جهانِ ما از نو شکل میدهند حالا به این معنا هستند که همسایگانی که در سوی دیگر سیاره زندگی میکنند، به همان اندازه به ما نزدیکاند که همسایگانی که در سوی دیگر خیابان زندگی میکنند. در چنین جهانی، صلح و پیشرفت مستلزم این است که مروّج و مشوّق سرمشقی کثرتگرایانه باشیم و در اخلاقی جهانشهری سرمایهگذاری کنیم. این جوایزِ موسیقی هدفشان سرمایهگذاری در این امر است.
متشکرم.
گزارشِ این مراسم و اهدای جایزه (جمعاً ۵۰۰هزاردلار) به برگزیدگان را در این لینک بخوانید.
۱ نظر
جا داره که یادی کنم از شادروان هادی پاکزاد، آهنگساز، نوازنده، خواننده و شاعر که به تنهایی و بدون اسپانسر در شرایطی از خودش آثار جاویدان باقی گذاشت که حکومت به ظاهر اسلامی اجرای موسیقی را در ولایت محل زندگی هادی، ممنوع کرده بود. چهارسال پیش، هادی پاکزاد (رحمت الله علیه) در سن سیوپنج سالگی در شهر مشهد خودکشی کرد و از جهنمی که حکومت جمهوری اسلامی و ولی فقیه برایش ساخته بودند خلاصی یافت.