چهارستاره مانده به صبح: داستانِ این جایزه را میدانید؟ برایتان میگویم. مؤسسهی مهر طاها یک مرکز خیریه است که از دخترهای بدسرپرست و بیسرپرست نگهداری میکند. تابستان امسال، این مؤسسه فکر کرد جایزهای راه بیندازد برای تشویق و ترغیبِ بچّهها به کتابخوانی. برای همین، فراخوان منتشر کرد و از ناشرهای کودک و نوجوان خواست تا دو نسخه از کتابهای رُمان و داستانی را که در سال ۸۹ برای گروه سنی د و هـ چاپ کردهاند برای مؤسسه بفرستند تا دخترهای مهر طاها بخوانند و دربارهشان نظر بدهند. کمی بعد، کتابها تهیّه شد و گروهی از دخترها داوطلب شدند تا آنها را بخوانند و داوری کنند. بعد از نزدیک به نه ماه، قرار است در اسفندماه شش کتاب برتر به انتخابِ دخترهای مهرطاها معرّفی شوند؛ سه کتاب در حوزهی تألیف و سه کتاب در حوزهی ترجمه. مراسم پایانی این جایزه در ۲۲ اُم اسفندماه، همزمان با دهمین سالگرد تأسیس این مؤسسه، برگزار میشود.
محمّدرضا یوسفی، نویسندهی کودک و نوجوان، دبیر اجرایی این دوره از جایزهی کتاب سالِ مهر است که در نشستِ خبری این جایزه حرفهای جالبی زده است. مثلاً در بارهی اوّلین زنِ بدسرپرست در تاریخ ایران گفته: «وقتی من روی «شاهنامه» کار میکردم و به دنبال تبار دختران امروزمان میگشتم، به قصه مادر سیاوش برخوردم. در «شاهنامه» قصهای داریم که مادر سیاوش تورانی ست و میشود از او به عنوان اولین دختر بدسرپرست تاریخ ایران یاد کرد. او پدر دایمالخمری دارد که به دخترش پرخاش میکند؛ در نتیجه مادر سیاوش سوار اسب میشود و فرار میکند و او اولین دختر فراری تاریخ ما ست. البته او سرنوشت خوبی پیدا میکند و همسر کیکاووس و مادر سیاوش میشود.» باقیِ حرفهایش [و گزارش و توضیحات مرجان حسینی] را هم میتوانید اینجا بخوانید. [بازنشر از اینجا با کمی ویرایش]
پ.ن: خانمها امراللهی و حسینی، از اعضای دبیرخانهی جایزه، میگفتند که اگر بتوانند از سال آینده، هم دختران دیگر مؤسسههای نظیر مهر طاها را به میدان داوری خواهند آورد، هم با مشارکت دختران بزرگتر آثار داستانی بزرگسال را نیز قضاوت خواهند کرد.
بدون نظر