چگونه میتوانید بدون مواد افیونی، با ناخودآگاهِ خود ارتباط برقرار کنید
هیچ روشی به اندازهی ارتباط با ناخودآگاه به خلق هنر ماندگار کمک نمیکند و هیچ روشی به اندازهی استفاده از مواد مخدر برای رسیدن به ناخوآدگاه بزدلانه و سخیف نیست.
تاریخ ادبیات نشان داده که استفاده از مخدرها ــ حتا اگر قبول داشته باشیم به خلق هنری کمک میکند ــ موردی کوتاهمدت و غیرمستمر و مخصوص تنبلها و ترسوها ست؛ متعلق به آنهایی که به میانبرزدن در خلق هنری معتقدند؛ آنهایی که حوصله و شجاعت آزمودن دیگر راههای رسیدن به ناخودآگاه (مانند ورزش و عرفان که بدون خطر برای جسم و روح خود و دیگران، همیشگی و طولانیمدت است) را ندارند.
اما چرا اینقدر نویسندگان و شاعرانی که از مواد افیونی استفاده میکنند، در جهان پرآوازه اند؟
میدانیم نسبتِ آدمهای بااستعداد اما تنبل و بیکاره و انگل بسیار بیشتر از مردان و زنان پرکارِ بااستعداد است. این شوالیههای انشاءلله آیندهی ادبیات در جمعهای دوستانهی خود مینشینند و در حالی که از زیبایی فرمِ کشیدن مواد مخدر یکدیگر تعریف میکنند، نویسندگان و هنرمندان واقعی را قاطران پرکاری مینامند که سادهلانه گمان میکنند خلق هنری با کوشش و استمرار بهدست میآید. جوانهایی که، در آرزوی آرتور رمبو شدن یا ویلیام باروز شدن، فقط جیب ساقیان پارک محله را آباد میکنند. بله خب، زحمتکشیدن سخت است، اما اگر بشود با یک تزریق یا قرص یکشبه ره صدساله را پیمود، چرا که نه. اما خبر بد اینکه برای هنر رماننویسی، که کاری پرتمرکز بر روی متنی در طول حداقل یک سال است، مخدرات کمک چندانی نمیکند.
[متن کامل این مقالهی آموزشی را در اینجا بخوانید.]
۲ نظر
البته عرفان هم برای جسم و روح کم خطر نیست…
استفاده از مخدر ها شاید دردِ روان های آسیب دیده را درمان موقت شود. ولی به خلق هنر ماندگار کمک نمیکند.
ولی عرفان زهرِ روح و روان است …