رضا شکراللهی: از خوابگردِ قدیم که اثاث میکشیدم به خوابگردِ جدید، یعنی همینجا که میبینیدش، خیال میکردم خیلی زود با چند تا کلیکِ ناقابل کلِ بایگانیِ اینهمهسال را هم به اینجا منتقل میکنم. نشد. هنوز هم نشده. برای همین تصمیم گرفتم هرازچندگاه سری به توبره…
رضا شکراللهی: نمیدانم اگر محمدرضا لطفی زنده بود و محمد معتمدی ازش میپرسید بروم آلبوم تازهام را در «سازمان اوج» دربیاورم، لطفی به او چه میگفت. این را هم نمیدانم که اگر لطفی الان زنده بود، آیا اصلاً محمد معتمدی را میپذیرفت تا راهی…
عامهپسند واژهای پربسامد و از ریختافتاده است. پربسامد است چون از متونِ مکتبِ فرانکفورت تا مقالاتِ ادبی و موسیقایی و سینمایی را دربرمیگیرد و از ریختافتاده است چراکه بنا به نظر و مصادیقِ موردنظرِ بهکاربرندهاش تغییرِ معنا میدهد. گاهی عامهپسند بهمعنای هنر یا اثری سطحی…
بیزززز! یک صدای آشنا برای بینندههای یک مسابقهی بسیار بسیار مشهورِ تلویزیونی با مخاطبانِ انبوهِ جهانی. آیا اینجا شاهد شگفتزدگی «سایمون کاول» یا جیغهای هیجانزدهی «تیرا بنکس» خواهیم بود؟ نه! در اینجا، امین حیایی لبخندهای یکوریِ همیشگیاش را تحویلمان میدهد و رؤیا نونهالی در…
رضا شکراللهی: خطِ فارسی کم بیمار است و دچارِ تشتّتِ ذاتی و عرضی، بیدقتیِ مؤلفانِ کتابهای درسی هم گاهی میشود قوزٌ علی قوز. در صفحهی ۵۵ کتابِ نگارشِ فارسیِ پایهی هشتم نوشتهاند قاعده این است که هرگاه بخش دوم کلمههای ترکیبی با نشانهی «آ»…
زخمها همیشه تازه میمانند، مثل گلهایی که آبشان بدهی. و شاید روح ۱۳۸۹ آنجا بود که همیشه اسم تو بوده، اول و آخر حرفام، بس که اسم تو رو خوندم، بوی تو داره نفسام…
دربارهیِ نشانهیِ اضافه مقالههایِ بسیار نوشته شده، اما در ضرورتِ حضورِ همیشگیِ آن در خط کم گفته شده است. این مقاله میکوشد این ضرورت را نشان دهد…
روایت تصویری زندگی فردی مرکوری در این فیلم یکپارچه به نظر میرسد، اما ساختار روایی آن یکپارچه نیست. فیلمنامهنویس و کارگردان این فیلم، لابد به دلیل خلأ نیمهتاریخی، ترجیح دادهاند روایت زندگی فردی مرکوری را موزائیکی درآورند؛ پریدن از این کاشی به کاشی بعد.…
فکر کن ما در گذشته ایستادهایم، سالها پیش از ۱۳۸۸. در ابتدای این مرور چهلساله شاید. و تو قرار است از ۱۳۵۸ برایم سی سال بعد را ترسیم کنی. بگو. میشنوم…
در انتهای محوطهی باغ، کلبهی چوبی تکاتاقهای است که خلوتکدهی وولف برای نوشتن بوده است. آلونک وولف ایوان کوچکی هم دارد. در همین اتاق بود که او بسیاری از کتابهایش از جمله خانم دالووی و خیزابها را نوشت. در روز دیدار ما درِ آلونک…