رضا شکراللهی: علی ملاقلیپور مستندی ساخته است به نام راه طیشده دربارهی زندهیاد مهدی بازرگان. این مستند محصول حوزهی هنری و نهاد دیگری وابسته به بسیج است. همینطوری، ندیده، آدم یاد مستند «قائممقام» دربارهی زندهیاد آیتالله منتظری میافتد که ادعای مستندِ پژوهشی و بیطرف…
هیچگاه جوان اوّل سینما نبود. در فضای انقلابی پس از انقلاب جایی برای سوپراستارهای جوانپسند در سینما دیده نشده بود. شاید به همین دلیل کارگردانهای باقیمانده از موج نوی سینما به نسل انتظامی میدانی برای هنرنمایی دادند که پیش از آن امکانش نبود و…
اگر مطالعهی تاریخ شیرین است، خواندن سفرنامه و کتاب خاطراتْ شیرینتر. یا درستتر بگویم: اگر مطالعهی تاریخ تلخ است، خواندن سفرنامه و کتاب خاطراتْ تلختر. خاصه اگر موضوع آن ایران باشد، آن هم ایران معاصر. ماه عسل ایرانی کتاب ـ داستانی است که مؤلف…
هم جری لوئیس آنقدر پیر بود بههنگام مرگ و هم نسل ما آنقدر پا به سن گذاشته که خبر درگذشت او جز بر دل شماری از ما غبار غم ننشاند. غم که نه، تلنگری برای افتادن در تونل زمان و بازگشتِ آنی به دورانی…
در داستان کوتاه «خیابان اجمانت»، دکتروف داستان را بهگونهای سهل ممتنع روایت میکند؛ داستانی از سر تا ته، فقط گفتوگو، اما با فضاسازیهای درخشان و روایت خلاقانهی قصهای هیجانانگیز دربارهی آدمهایی که در مرز میان ازخودبیگانگی و افسردگی ایستادهاند، که میتواند قصهی هر کسی…
رضا شکراللهی: شاید شما هم در گشتوگذار اینترنتی و مجازی رسیده باشید به مطلبی با این موضوع که اصلِ گرگ باراندیده گرگ پالاندیده یا بالاندیده بوده و بالان هم یعنی دام و تله و الخ. درست است که برخی فرهنگنویسان این را نوشتهاند، اما…
محمدحسن شهسواری: چون رمان من منچستر یونایتد را دوست دارم را بیش از هر چیز حمله به تاریخ میدانم، در این گفتار سعی دارم رمان را بر اساس «نقد تاریخی جدید»، که آن را میشل فوکو پی ریخته، بررسی کنم. کمی تاریخ نقد نقد تاریخی…
یادداشت حسین سناپور دربارهی چند داستان برگزیدهی سومین دورهی جایزهی بهرام صادقی
پیش از هر چیز بگویم که این یادداشت و این نکتهها را، دربارهی داستانهای نهایی این دورهی جایزهی بهرام صادقی، به این دلیل مینویسم که بهرغم اینکه گاهی در این سالها داور جوایز داستان کوتاه بودهام (برای کتاب که هیچوقت نبودهام، مگر اینکه کسی…
سالها سال پیش، تهران جایی بود که آب و هوای کوهپایهایاش جان میداد برای ییلاق بزرگان و نجیبان و اشراف، که نهرهای زیبا داشت و هوای روحافزا و شکارگاههای مبسوط و... وقتی یک شاه جهانگیرِ جهانسوز عزم کرد که این جا را دارالخلافهی خود…
خورشید شصت و چهار سال دارد؛ به روایت سِجِلی که دو سال بعد از تولدش برایش گرفتهاند. سی و پنج سال است در طبقهی دوم آپارتمانی در کوچهی جواهریانِ امیرآباد زندگی میکند. درست یک سال بعد از اینکه شوهر اولش به خاطر اینکه بچهاش…