رضا شکراللهی: نقطهمقابل کسانی که نثر شلخته دارند و بیاعتنا به نقشِ دستوریِ هر واژه و، مهمتر از آن، مفهومِ دقیقِ هر واژه متونی مینویسند اغلب کژوکوژ و تأویلبردار و گاه سوءتفاهمزا، کسانی نشستهاند که از شدتِ دقت در انتخابِ واژهها و ساختن جملهها…
یکی از هزاروهفتصدجایی که ویراستاران انگشت حیرت به دهان میبرند و میگیرند و میگزند، هنگام روبهروشدن با متن لایحهها و احکام قضایی است. زبان معیار یا، بهتر بگویم، زبان رایج در ادبیات قضا، ترکیبی است از نگارش فارسی و عربی. جملهبندیهای اغلب این احکام…
درست است که فرهنگستان بزرگترین مسئولیتها را در این زمینه دارد، اما آیا نافی نقش تک تکِ ما ست؟ آن هم فرهنگستانی که مهمترین واکنش رئیس آن، حراملقمه خواندن کسانی ست که با معادلهای آن شوخی کردهاند! اگر یکی از سلبریتیها یکی از پستهایش…
محمدکاظم کاظمی: در این روزها در حال بازنویسی کتاب «شعر پارسی» هستم. حال میبینم که در آن زمان چقدر از قیدهای مطلقساز استفاده کردهام. چیزی که در نگارش این کتاب برایم اکنون آزاردهنده است، این قدر «همه» و «هیچ» و «بیشترین» و «کمترین» است.…
بعضی از کامنتها حیف است که در حد کامنت باقی بمانند. مثل آنچه یکی از اهل قلم با نام «روحالله» در پای مطلب مفصل قبلی در بارهی «توسط» نوشته است؛ پژوهشی مختصر در ادبیات کلاسیک فارسی و جستجوی «توسط» در این متون با بررسی…
یادداشت آموزشی توسط مهدی جامی در بارهی «توسط» را میخوانید با توضیحی کوتاه که توسط خودم نوشته شده است! به اضافهی چندخطی که توسط داریوش آشوری در این باره نظر داده شده! و برای آنکه مطلب تقریباً جامع باشد، بخش مربوط به «توسط» در…