بازی پیچیدهتر از آن بود که نقش آدمها، مستقل از هم قابل شناسایی باشد. حسن خودش هم نمیدانست کجای این مارپیچ ایستاده است. اما وقتی درِ اتاق شمارهی یازده هتل اروپا را بست و چمدانش را کنار تخت گذاشت و به طرف روشویی رفت…
بازی پیچیدهتر از آن بود که نقش آدمها، مستقل از هم قابل شناسایی باشد. حسن خودش هم نمیدانست کجای این مارپیچ ایستاده است. اما وقتی درِ اتاق شمارهی یازده هتل اروپا را بست و چمدانش را کنار تخت گذاشت و به طرف روشویی رفت…