بهرام حدود ساعت نه و نیم به منزل آمد. دخترها خواب بودند. برای صرف شام با بهرام به آشپزخانه رفتیم. در حین صرف شام، بهرام دربارهی کرم بهداشتی بپانتن حرف میزد. ناگهان کلامش قطع شد، دستی که قاشق در آن بود، در فاصلهی میان…
بهرام صادقی بیش از هر نویسندهی ایرانی مدرن است. واژهی مدرن در اینجا بار ارزشی ندارد، هر چند در مورد صادقی از نکات بارز جهان داستانی او ست. بهرام صادقی به نحو بیسابقهای ـ در میان نویسندگان ما ـ در محل تلاقی دو ویژگی…
کاوه فولادینسب: ششهفت سال پیش، یکی از دوستانم ـ وقتی اولین کتابش منتشر شد ـ به شوخی روی صفحهی فیسبوکش نوشت: «اولوالعزم شدم رفت.» چنین حرفی آن روزها هنوز چیزی بود در حد شوخی و برای خنده. اما امروز اوضاعِ دیگری حکمفرما ست؛ هجمهی…