باید چپکی راه میرفتم. دوست داشتم یاریگر خانم صدر باشم در کار عجیبی که به آن مشغول بود. کار سختی بود. همانقدر که ناکوک خواندن عامدانهی یک آوازخوان حرفهای یا اینکه مثلاً محمد خاتمی بخواهد شبیه احمدینژاد حرف بزند! فقط تا یک هفته فکر…
باید چپکی راه میرفتم. دوست داشتم یاریگر خانم صدر باشم در کار عجیبی که به آن مشغول بود. کار سختی بود. همانقدر که ناکوک خواندن عامدانهی یک آوازخوان حرفهای یا اینکه مثلاً محمد خاتمی بخواهد شبیه احمدینژاد حرف بزند! فقط تا یک هفته فکر…