Browsing Tag

ژارگون

ژارگون یا نثر توخالی مرعوب‌کننده
خوابگردی دوره‌گرد

ژارگون از نوع بی‌حاصل

مردی هیزم برای فروش به شهر می‌برد. ملانصرالدین به او رسید و پرسید: «این حطبِ مرتب بر حمار اسوداللّون را هر رطل شرعی به چند درهم در معرض بیع درمی‌آوری؟» مرد نگاهی به او انداخت و گفت: «اگر هیزم می‌خواهی بخری، هر من سی…

۲۱ اسفند ۱۳۹۵
Back to Top