وقتی از چیزی بیشتر از حد انتظارم کیفور میشوم، از تعریفِ کیفوری خودم سر باز میزنم. شاید از خودخواهی محض یا شاید هم از ناتوانی در بیان. شبیه معتادانی که نشئه میشوند و وقتی ازشان میپرسی کیف احوال؟ نهایت سر بالا میاندازند و درمیمانند…
وقتی از چیزی بیشتر از حد انتظارم کیفور میشوم، از تعریفِ کیفوری خودم سر باز میزنم. شاید از خودخواهی محض یا شاید هم از ناتوانی در بیان. شبیه معتادانی که نشئه میشوند و وقتی ازشان میپرسی کیف احوال؟ نهایت سر بالا میاندازند و درمیمانند…