دوره‌گرد شعر موسیقی

متنِ درست و کاملِ ایران ای سرای امید

۱۸ مهر ۱۳۹۷
اشتباه در متن ترانه‌ی ایران ای سرای امید در کتاب فارسی کلاس پنجم

رضا شکراللهی: رفیق نازنین‌مان، میرزاده، در توئیتر یادآوری کرد که شعر ایران ای سرای امید در کتاب فارسی کلاس پنجم با غلط منتشر شده است. چرخی زدم و دیدم انگار اشتباهی است فراگیر، به‌خصوص در بندِ پایانی آن. متن کامل و درستِ این ترانه‌ی میهنی مشهور هوشنگ ابتهاج (سایه) را در ادامه می‌آورم و سپس توضیحات خود سایه را درباره‌ی «شکفته باشِ» آخر شعر ـ که شش سال پیش در مقاله‌ی مهدی فیروزیان در مجله‌ی بخارا منتشر شد.

ایران ای سرای امید
بر بامت سپیده دمید
بنگر کزین رهِ پُرخون
خورشیدی خجسته رسید

اگر چه دل‌ها پرخون است
شکوه شادی افزون است

سپیده‌ی ما گلگون است، وای گلگون است
که دست دشمن در خون است

ای ایران، غمت مَرِساد
جاویدان شکوه تو باد

راه ما راه حق، راه بهروزی‌ست
اتحاد اتحاد، رمز پیروزی‌ست
صلح و آزادی، جاودانه، بر همه جهان خوش باد
یادگار خون عاشقان، ای بهار!
ای بهار تازه جاودان، در این چمن شکفته باش!

مهدی فیروزیان در مجله‌ی بخارا به‌طور مفصل به ترانه‌ی ایران ای سرای امید یا همان سپیده پرداخته، که بخشی از آن را که به همین اشتباه مربوط است و مستند به توضیحات خود سایه، در ادامه می‌آورم:

ترانه با این لخت به پایان می‌رسد: «ای بهار تازه جاودان درین چمن شکفته باش!» با توجه به این‌که در سراسر ترانه با قافیه‌پردازی درخشانی روبه‌روییم، بی قافیه بودن این لخت، همواره برایم پرسش‌انگیز بوده است. به‌ویژه این‌که ترانه‌سرا دو لخت پیشتر از آن چنین سروده است: «صلح و آزادی جاودانه بر همه جهان خوش باد»، که پایان یافتن آن با واژە‌ی «باد» این گمان را نیرو می‌بخشد که در لخت پایانی هم «باد» باید به جای «باش» بنشیند.

شاید بر پایه‌ی همین گمان بوده است که محمد معتمدی در کنسرتی که در سال ۸۷ به همراه لطفی و هم‌نوازان شیدا اجرا کرد، با دست بردن در ساختار ترانه‌ی ایران ای سرای امید آن را چنین خواند: «این بهار تازه جاودان درین چمن شکفته باد!» (استاد ابتهاج را از این دخل و تصرف آگاه کردم و ایشان با چنین استدلالی آن را ناپسند دانستند: این صورت تازه چه بهتر از ترانه‌ی من باشد و چه بدتر، درست نیست. چون ترانه در آغاز چنین نبوده و آن‌چه من گفته‌ام و مردم شنیده‌اند چیز دیگری است.)

هرچند در آن صورت هم از آن‌جا که واژە‌ی پیش از «باد» در دو لخت، قافیه‌ساز نیستند (خوش ـ شکفته)، «باد» را ردیف نمی‌توان دانست و چنین تصرّفی حتا این تصور را پدید می‌آورد که ترانه‌سرا دچار لغزش شده و قافیه‌ای نادرست به کار برده است. اما باید دانست که سایه آگاهانه از قافیه‌پردازی در این لخت پرهیز کرده است. آن‌گاه که انگیزە‌ی او را جویا شدم چنین گفت: ترانه باید در هماهنگی با آهنگ ساخته شود. در این آهنگ، هرجا ملودی تکرار شده، من با آوردن قافیه در ترانه آن قرینه بودن آهنگین را نشان داده‌ام و تکرارها را برجسته کرده‌ام. اما جمله‌ی آخر از نظر ملودیک با همه‌ی جملات (از جمله لختی که با «شکفته باد» به پایان می‌رسد) فرق دارد. برای همین حتا در ترانه هم می‌بایست این تک بودن حس می‌شد.

مجله‌ی بخارا، شماره‌ی ۸۸-۸۹، سال ۱۳۹۱، صفحه‌های ۳۲۳ تا ۳۴۱

این مطالب را هم خوانده‌اید؟

۷ نظر

  • Reply یک شخص ۵ دی ۱۳۹۹

    خیلی بد بود

  • Reply من ۹ بهمن ۱۳۹۹

    زحمت کشیده بودید ممنون

  • Reply ارغوان ۲۳ بهمن ۱۳۹۹

    خیلی ممنون از اطلاع رسانی

  • Reply ۹۹۹ ۱۳ اسفند ۱۳۹۹

    تشکر

  • Reply بی نام ۲۲ دی ۱۴۰۰

    خیلی بد بود

  • Reply سوسن ریاحی دهکردی....... ۸ فروردین ۱۴۰۱

    با سلام و تبریک سال نو……من بدنبال اینکه چه سالی این شعر غرور انگیز استاد ابتهاج……توسط استاد شجریان خوانده شد بودم…….واقعا بیخود نیست …..‌سه قله موسیقی و شعر و آواز ایران این اثر را جاودانه کردند……
    البته سال ساخت آن را متوجه نشدم چون یکی دوماه قبل همین اثر را برای دوستی فرستادم….و او در جواب گفت که……هر وقت این اثر را میشنوم بغض گلویم را میگیرد……برای آن زمان…..که چگونه گذشت ……تا امروز
    ……ولی مطالب دیگری پیدا کردم …و دقت در خوانش این شعر موفق و پیروز باشید و با آرزوی روزهای …..بهتر ….خیلی بهتر در پیش رو…….

  • Reply شکیلا ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱

    عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی
    است .من دوست داشتم

  • شما هم نظرتان را بنویسید

    Back to Top