موضوع خاطرات فراموش شده و هراس از زوال چیزهایی که هویت یک نفر را میسازند به تازگی موضوع رمانهای روانشناختی جنایی زیادی در غرب بودهاند که انگار همهشان هم از اقبال خوبی بین مخاطبان برخوردار شدهاند.
فروپاشی
نویسنده: بی.ای.پاریس
مترجم ویدا اسلامیه
نشر کتابسرای تندیس
تکین حمزهلو: شاید اول نام مترجم باعث شد که کتاب را بی تردید دمصندوق کتابفروشی ببرم. چون طرح جلدش چنگی به دل نمیزد و نویسندهاش برایم ناشناس بود.
فروپاشی رمانی است درباره زنی که به تازگی مادرش را به خاطر آلزایمر از دست داده و خودش نگران است مبادا به سرنوشت او دچار شود. چیزی که دستمایه اصلی رمان برای پرداخت داستانی رازآلود میشود. فصل بندی کتاب بر اساس تاریخ نگاری جلو میرود. شاید برگ برنده داستان این است که معما در همان دو تاریخ اول(دو فصل ابتدایی) روایت برای خواننده طرح میشود.
کاساندرا که معلم مدرسه است در یک شب طوفانی برای رسیدن به خانهاش در یک دهکده کوچک علی رغم قولی که به همسرش داده وارد راه میانبر جنگلی کم رفت و آمدی میشود و با یک ماشین مانده در راه و دیدن طرح مبهمی از یک زن پشت رل، مواجه میشود اما پس از درنگی چند دقیقهای بر تردیدش برای پیاده شدن و کمک به زن غلبه میکند و به راهش ادامه میدهد. روایت از جایی مهیج میشود که کاساندرا میفهمد زنی که شب قبل در جاده طوفان زده دیده، به قتل رسیده است.
به موازات این روایت که فروپاشی زن را به خاطر بار سنگین گناه به تصویر میکشد، کشمکشهای او به عنوان کسی که نگران است مبادا به آلزایمر دچار شود نیز روایت شده است. این دو ماجرا اما در یک نقطه با هم تلاقی میکنند.
موضوع خاطرات فراموش شده و هراس از زوال چیزهایی که هویت یک نفر را میسازند به تازگی موضوع رمانهای روانشناختی جنایی زیادی در غرب بودهاند که انگار همهشان هم از اقبال خوبی بین مخاطبان برخوردار شدهاند. رمانهای دختری در قطار، زن کابین شماره ده و زن پشت پنجره همگی به نوعی با مساله زوال حافظه به دلایل مختلف دست به گریبانند.
اما چیزی که در این رمان برجستهتر شده است نقشهایی است که به زنان داده شده، گویی این رمان جهانی کاملاً زنانه دارد و همهی نقشهای مهم در آن برعهده زنان است. مردها در این رمان بازیچهاند و شاید اگر بخواهم بیشتر به موضوع بپردازم ماجرای داستان لو برود.
این رمان با وجود ویژگیهای خاصش شاهکار نیست. نویسنده شروعی ماهرانه دارد اما چون بند و بستهای داستان به کرّات در داستانهای دیگر هم استفاده شده ، از اواسط ماجرا دست نویسنده برای خواننده حرفهای رو میشود. با این وجود موتیفهای تکراری در فروپاشی باعث نمیشود که از هیجان ماجرا کم شود و حتمدارم مثل من تا باز شدن گره معما و پیدا شدن قاتل داستان را دنبال خواهید کرد.
برای خواندن مطالب ما میتوانید به کانال جناییخوانی در تلگرام مراجعه کنید.
بدون نظر