اولین پرسشی که در مواجهه با رمانهای دانا لئون به ذهن خطور میکند، این است که اگر نویسنده آمریکایی ست، پس چرا تمام شخصیتها ایتالیایی هستند و داستان در ایتالیا میگذرد و کارآگاه او نیز _ کمیسر برونتی _ ایتالیایی ست؟
دوستان دمکلفت
دانا لئون
مترجم: نیما م. اشراقی
حمیدرضا پورنجفیان: در مقدمهی کتاب تنها اشارهای به این موضوع میشود که تمام رمانهای او چنین خصوصیتی دارند و با این حال، هیچ گاه اجازه نداده آثارش به ایتالیایی ترجمه شوند؛ اما در مقدمهی رمان «از روی جلد» که نشر چترنگ آن را چاپ کرده این نکته آورده شده که دانا لئون در ونیز زندگی کرده و به خوبی با اخلاق ایتالیایی و زوایا و خبایای زندگیشان آشنا شده است.
?از آن جایی که تنها دو رمان از دانا لئون به فارسی ترجمه شده، چندان نمیشود وجوه شخصیت کمیسر برونتی را بررسی کرد. او گاه گاهی کتاب میخواند و یکی از کارهای مورد علاقهش، خواندن چند بارهی «آناباسیس» کتاب مشهور گزنفون دربارهی کوروش و لشکرکشیهای اوست. برونتی در پاسخ به طعنهی همسرش _ پائولا _ دربارهی فرجام یونانیان میگوید: دارم وانمود میکنم نمیدونم چی شده تا بیشتر لذتش رو ببرم.
?«دوستان دم کلفت» نیز چنین آغاز میشود؛ برونتی در یک روز تعطیل سرگرم خواندن کتاب محبوبش است که فردی از ادارهی ثبت املاک خلوت او را به هم میزند. فرانکو رسی که کارمندی وظیفه شناس به نظر میرسد، مدارکی مفصل به او ارائه میکند که نشان میدهد آپارتمان برونتی غیر قانونی ست و گویی وجود خارجی ندارد. طبقه ای که بدون دریافت مجوز ساخته شده و اینک موجب دردسر شده است. برونتی اسناد و مدارک خود را میآورد و متوجه اشتباه خود در خرید آپارتمان میشود. در این حیص و بیص برونتی میخواهد با نشان دادن نمای بیرونی آپارتمان خود اثبات کند همزمان با طبقهی پایین ساخته شده؛ اما رسی ترس از ارتفاع دارد و نمیتواند از روی بالکن به پایین نگاه کند. برونتی و پائولا در تشویش و حیرت به فکر چاره میافتند و پائولا که پدرش مرد صاحب نفوذی ست، پیشنهاد میدهد از طریق او مشکل را بر طرف کنند اما برونتی با علم به این که در ایتالیا همه چیز از طریق زد و بند حل میشود، تصمیم میگیرد مساله را از طریق قانونی پیگیری کند.
تا این جای کار خواننده گمان میبرد با مسائل حقوقی سر و کار خواهد داشت اما چند ماه بعد، مرگ مشکوک کارمند ادارهی ثبت املاک، داستان را به همان مسیری هدایت میکند که مخاطب ادبیات پلیسی انتظارش را دارد.
?آن گونه که گزارش شده، فرانکو رسی در حال بازدید از یک ساختمان نیمه کاره از روی داربست میافتد و به کما میرود و چند روز بعد میمیرد؛ اما برونتی میداند که رسی ترس از ارتفاع داشته و محال است تنهایی روی داربست رفته باشد.
?ناگفته نماند شهر ونیز در این رمان صاحب شخصیت است که از نقاط قوت دانا لئون در فضاسازی ست.
ترجمهی خوب و روان نیما م.اشرفی که ترجمهی دو رمان جنایی از یو نسبو «خون بر برف» و «خورشید نیمه شب» و هم چنین کتاب «سواد روایت» از نقاط درخشان کارنامهی اوست، بر لذت خواندن «دوستان دم کلفت» افزوده است.
برای خواندن مطالب ما میتوانید به کانال جناییخوانی در تلگرام مراجعه کنید.
بدون نظر