من هم، مثل خیلی از شما، تجربههای درخشانی دارم از کبابشدنهای بسیار، وقتی که خواستهام ثواب کنم. یا نکند صواب؟ کم نیستند کسانی که شباهتِ آوایی دو کلمه آنها را به اشتباه میاندازد. مثل ثنا و سنا که اولی یعنی ستایش و دوّمی یعنی روشنایی. یا همین صواب و ثواب که وقتی پای کباب شدنِ خودمان در میان باشد، بیشتر خودش را نشان میدهد.
صواب با صاد یعنی راست و درست، در مقابل خطا و نادرست. بشنوید از حافظ که، وقتی معشوقش عشوهگرانه رو برمیگرداند شیطنتش گل میکند و، میفرماید: تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت / تا باز چه اندیشه کند رأیِ صوابت
صواب صفت است و آن را به صورتهای گوناگون میتوان استفاده کرد. از صواب بودن و صواب آمدن و صواب جستن گرفته تا صواباندیش و اندیشهی صواب و رأیِ صواب و ناصواب (به معنای نادرست) و…
اما ثواب با ث در اصل یعنی اجر و پاداش و مزد عمل، که آن را برای احسان و نیکی هم به کار میبرند. نقطهی مقابلش میشود عِقاب به معنای جزای بدی. باز بشنوید از حافظ که تخصص دارد در خجلتزده کردن رندانهی یار، خصوصاً وقتی گیسوخرمن باشد و معنای صواب با صاد را هم نفهمیده باشد یا خودش را زده باشد به آن راه: ثوابت باشد ای دارای خرمن / اگر رحمی کنی بر خوشهچینی
«ثواب کردن» فقط وقتی به نظر درست میآید که در معنای دوم به کار رفته باشد، یعنی احسان و نیکی. پس وقتی من و شما خواستهایم ثواب کنیم کباب شدهایم، با ث این کار را کردهایم (احسان)، نه با صاد. ترکیبهای پراستفاده از ثواب اینهاست: ثواب بردن، ثواب دادن، ثوابکار، و ثواب داشتن (فقط بهصورت سومشخص مفرد).
این یادداشت پیش از این در روزنامهی وقایع تهرانیه منتشر شده است.
۱۰ نظر
درود
یاد این غزلم افتادم
زاهدی گفت هان خراب شده
سرکه هایت اگر شراب شده
گفتمش زاهدا چه می گویی
خورده ام زان کمی حساب شده
بهتر از آن چه فکر می کردم
حال من شد در این خراب شده
قبل مستی در این جهان بودم
مثل یک مرده ی عذاب شده
حال من را کسی نمی فهمید
غیر از آن عاشق جواب شده
آن که بعد از ثواب یک عمری
در نهایت چو ما کباب شده
پس بدان زاهدا که این مستی
از زمانی که آفتاب شده
هیچ کاری نکرده می فهمم
برفهای دلم که آب شده
سرخ گردانده رنگ و رویم را
هم شبم غرق ماهتاب شده
پس حلال مرا حرام مکن
با سرابی که منجلاب شده
بگذر از وعظ و واعظی که دگر
شب گذشت است و وقت خواب شده
درود
زاهدی گفت هان خراب شده
سرکه هایت اگر شراب شده
گفتمش زاهدا چه می گویی
خورده ام زان کمی حساب شده
بهتر از آن چه فکر می کردم
حال من شد در این خراب شده
قبل مستی در این جهان بودم
مثل یک مرده ی عذاب شده
حال من را کسی نمی فهمید
غیر از آن عاشق جواب شده
آن که بعد از ثواب یک عمری
در نهایت چو ما کباب شده
پس بدان زاهدا که این مستی
از زمانی که آفتاب شده
هیچ کاری نکرده می فهمم
برفهای دلم که آب شده
سرخ گردانده رنگ و رویم را
هم شبم غرق ماهتاب شده
پس حلال مرا حرام مکن
با سرابی که منجلاب شده
بگذر از وعظ و واعظی که دگر
شب گذشت است و وقت خواب شده
سلام. در کانال تلگرام پست مربوط به هزینه بودجه فرهنگی را دیدم و بعد از پیگیری، گرافهای مربوط به گزارش را در وبلاگم نوشتم. گفتم شاید برایتان جالب باشد.
عالی بود
مرسی
درود. خوب است مطلبی هم در مورد «سیستم عامل» یا «سیستمعامل» و «ماشین حساب» یا «ماشینحساب» هم بنویسید. برای خود من سوال بزرگی شده است. ممنونم.
با سلام .
یک سوال داشتم البته با موضوع پست ارتباطی نداره 🙂
صور فلکی یا صور افلاکی، تلفظ درستش چیه؟
صوْر یا صُوَّر ؟
صور : بوق و کرنا
صُوٌَر : صورتها
صُوَرِ فلکی ترکیب وصفی است و صُوَر SOVAR جمع عربی صورت است.
سلام
دومی
ح ،ع،ث،ص،ض،ذ،ط،ظ،مخصوص زبان عربی است و در زبانهای دیگر وجود ندارد. و غ،و ق مخصوص زبان ترکی و عربی است و در فارسی قاف وجود ندارد. هر کلمه ایی که هم قاف داشته باشد و هم یکی ازحروف گچپژ را ۹۹در صد ترکی است. مثل قاچ،چاق، قارچ، چاقو، قشنگ،پاتوق، آلاچیق،قیچی،قوچ،چپق…….