کتابهای آبی کوچک معجزهگر در فرانسهی قرن هفدهم
نوشتهی اوان نیکول براون
برگردانِ پرتو شریعتمداری
امروزه روز هر جای دنیا که باشید، وقتی صبح از خانه بیرون میروید، به احتمال زیاد چشمتان به جمال کتابی روشن میشود. چه این کتاب الکترونیکی باشد و از روی صفحه تبلت خوانده شود، چه از نوع قدیمیتر سهبعدی که آن را در دست میگیرند، اصل ماجرا یکی است: مردم خوش دارند که وقتی در راهاند مطالعه کنند.
در سال ۲۰۱۸ تصور جای دادن یک متن در قالب نسخهی پیدیاف که با نوک انگشت روی صفحهی گوشی یا تبلت بیوقفه بالا و پایین برود و ضمیمهی یک ایمیل باشد کاملاً بدیهی مینماید. تازه ایمیلی که آن هم دیجیتالی است و در چشمبرهمزدنی به دست گیرنده میرسد. اما در قرن هفدهم میلادی اگر میخواستند به مفهوم امروزی واژه، یک متن ادبی را «همرسانی» کنند، جز به صورت دستبهدست ممکن نبود و حتماً طی فرآیندی بهمراتب کندتر انجام میشد.
تروا شهری است در شمال شرق فرانسه، کنار رود سن در منطقهی شامپانی. این شهر در گذشته بهعنوان توقفگاهی اصلی در مسیر سفر به امپراتوری رم باستان در سرزمین گل شناخته میشد و نیز جایی بود که روش استاندارد وزن کردن طلا در آن به وجود آمد. تروا همچنین سرچشمهی تولید انبوه ادبیات در فرانسه بوده است.
در سال ۱۶۰۲ برادران ژان و نیکلا اودو در تروا چاپخانهدار بودند و علاوه بر آن، نگاهی سازگار با طبیعت داشتند. این چاپخانهدارهای مبتکر از کاغذ بازیافتیِ کتابهایی که پیشتر منتشر شده بود کتابچههای کوچکِ نامرغوبی تولید میکردند که جلدشان از کاغذ بستهبندی کلهقند درست میشد؛ کاغذی به رنگ پارچهی جین کهنه. محتوای این کتابچهها ویراستی بهروزشده از متون کلاسیک بود (چیزی شبیه اسپارکنوتهای جمعوجور امروزی[۱]). پس از ظهور این کتابهای کوچک چاپی، نام لیوربلو (کتابهای آبی[۲]) بر آنها گذاشته شد. پیدایش کتابهای آبی و انتشارات بزرگتر بیبلیوتکبلو[۳] (کتابخانهی آبی) مرهون همکاری برادران اودو با خانواده کلود گارنیه بود. گارنیه خود در دوران رنسانس ناشر ادبیات عامهپسند بود و عمدتاً برای پادشاه فرانسه کار میکرد.
مسلماً این کتابهای آبی نمونهی مجسم کمال نبودند، بلکه پر از غلطهای چاپی و حاشیهبندیهای ناهمسان و ناموزن بودند و، علاوه بر این، مشهور بودند به اینکه نسخهای بهمراتب کوتاهتر از نسخهی اصلی آثار ادبی هستند. به رغم همهی کاستیها، این کتابها عرصههای تازهای را به روی مردم گشودند.
برادران اودو ادبیات را برای مخاطبانی بس انبوهتر (و کمسوادتر) از مخاطبان خاص آسانیاب کردند و چیزی نگذشت که نسخههای کوتاه و سادهشدهی آثار ادبی کموبیش به جریان غالب کتابخوانی تبدیل شد. چون این کتابها ارزان تولید میشد، ارزان هم فروخته میشد و به این ترتیب بود که کتاب برای شمار فزایندهای از طبقات پایین جامعه کالایی دستیافتنی شد.
تاریخنگار آمریکایی، الیزابت آیزنشتاین، در پژوهشی در سال ۱۹۷۹ گفته است که صنعت چاپ «انقلاب ازیادرفته»ی رنسانس بود و این انقلاب تا حدی مرهون نقشی است که کتابخانهی آبی در تبدیل متون چاپی به رکنی مهم از فرهنگ مردم ایفا کرد.
حمل این کتابچهها که در ابعاد ۱۲ در۷ سانتیمتر منتشر میشدند، برای همه آسان بود و اصطلاح «کتاب جیبی» که امروزه به کار میبریم از همان متنها نشئت گرفت. کوچکی آنها باعث میشد که بهراحتی جابهجا شوند و به این ترتیب کتابهای کوچک و سبک آبیرنگ به ابزاری بینقص برای مردمپسند کردن رسانههای گروهی تبدیل شد. دستفروشهای سیّار با فروش این کتابهای کوچک در نمایشگاهها و بازارهای گوناگون باعث توزیع گستردهی آنها در سراسر فرانسه شدند. ناشران با استفاده از کتابفروشان دورهگرد که خود عامل رواج ادبیات بودند، ویراستهای کوتاهشده و ارزان خود از متون ادبی را، بهویژه در مناطق روستایی اروپا، عرضه کردند زیرا این مناطق از کتابفروشی بیبهره بودند و کتابفروشیها فقط در شهرهای بزرگ مستقر بودند.
به این ترتیب، کتابهای آبی به شکل چشمگیری به رشد و گسترش سوادآموزی در میان تودههای زحمتکش کمک کرد. برادران اودو گرچه در ابتدا فقط به نشر و ترویج ادبیات محلی توجه داشتند، کتابهای آبی آنها در آن قطع کوچک در دیگر شهرهای بزرگ و کوچک فرانسه محبوب شد و خریداران و خوانندگانی سرسپرده در جغرافیایی فراتر از محدودهی تروا یافت، از جمله در محیطهای شهری یعنی جاهایی که مردم پول خرید آثار کلاسیک را داشتند. (حتا زنان اشرافزاده نیز کتابهای کتابخانهی آبی را میخواندند!)
با گذشت زمان، بازار پررونق کتابهای آبی تداوم یافت و انتشار این مجموعه به یک کسبوکار جدی خانوادگی تبدیل شد. چهار پسرِ ژان و نیکلا – دو برادر هر یک دو پسر داشتند – تا اواخر قرن هفدهم این کسبوکار را ادامه دادند. نام و آوازهی ادبی این خانوادهی ناشر که بهواسطهی انتشار آثار طنز، ادبیات مذهبی، کتابهای آشپزی و سالنماها در حجمی انبوه در پاریس بیش از پیش اعتبار یافته بود، باعث شد آنها کموبیش انحصار انتشار آثار پرخوانندهی فرانسوی را به دست بگیرند. اما در سال ۱۷۶۰، با تصویب قانون جدیدی که حق انتشار مجدد آثار ادبی را محدود میکرد، ورق برای خانوادهی اودو برگشت و کسب و کارشان سرانجام از رونق افتاد.
امروز در کتابخانهی چندرسانهای شهر تروی، مجموعهای شامل بیش از دو هزار جلد کتاب آبیرنگ قرن هفدهم در دسترس است. با همهی تفاصیل، صنعت چاپ هنوز نمرده است.
[۱] SparkNotes نام یک مجموعه کتابهای کمکآموزشی به زبان انگلیسی برای مطالعه و درک آسانتر ادبیات، شعر، تاریخ، فلسفه و موضوعهای دیگر.
[۲] Livres bleus
[۳] Bibliotheque bleue
بدون نظر