خوابگرد قدیم

بازتاب یک بررسی

۱۴ مرداد ۱۳۸۲

انتشار چکیده‌ای از نتایج بررسی آماری نوع علاقه‌مندی دانشجویان به مطالعه‌ی ادبیات داستانی در پنجره‌ی پشتی واکنش‌های متفاوتی ایجاد کرد. خیلی‌ها انگشت حیرت به دهان گرفتند، برخی هم چند و چونی کردند و تاملی، گروهی زمان انجام پژوهش را بهانه کردند و گفتند که اوضاع این‌جورها هم نیست و کسانی هم بر اصول علمی این پژوهش خدشه وارد کردند، صرفا از آن رو که نتایج آن باب میل نمی‌نمود! در این میان یک مرد بالاخره پیدا شد که نشست و این نتایج را تحلیل و منتشر کرد، البته با دیدگاه شخصی خویش.

پدرام رضایی‌زاده که علاقه‌مندی‌اش به ادبیات ستایش‌برانگیز است و شوق‌آفرین، همین مرد باهمت است و تحلیلش را با عنوان از جمالزاده تا بامداد خمار در وبلاگش منتشر کرده. از تعریف و تمجیدهایش که بگذریم، بخش‌های عمده‌ای از تحلیلش به‌نظرم واقع‌بینانه آمد، ولی او هم نمی‌دانم چرا، بر اساس پژوهش خدشه وارد کرده که گمان می‌کنم با توضیحی که درغیاب محمدحسن شهسواری خواهم داد، رفع شک شود.

 

من خودم از نزدیک درگیر این پژوهش بوده‌ام و محمدحسن دقیقا بر اساس یک الگوی کاملا علمی سنجش افکار، این کار را انجام داد. البته ناگفته نماند که روش انتخابی او بهترین روش پژوهش نبود اما یکی از روش‌های تاییدشده بود که دریافت نتایج دقیق آن، بیش از هرکس برای خود محمدحسن مهم بود. برای این کار او پرسشنامه‌ای مطابق با اصول علمی کار تهیه کرد و بر اساس یک برنامه‌ریزی نسبتا دقیق، گروه‌های آماری مختلفی را از دانشگاه‌های مختلف تهران درنظرگرفت و پرسشنامه را در اختیارشان قرار داد و به همه فرصت داد تا آن را با حوصله پر کنند. نهایتا پرسشنامه‌ها را جمع کرد و سپس زمان درازی را به استخراج نتایج آن سپری کرد. خوب است بدانید که بخشی از سوالات این پرسشنامه، به صورت تشریحی نیاز به جواب داشت و سرانجام داده‌های بسیاری به دست آمد که  بالغ بر ۳۵۰ صفحه شد. اگر به کتاب ماه ادبیات و فلسفه مراجعه کنید، بخش فشرده‌ای از نتایج آن را خواهید دید که شامل بخش‌های متنوع‌تر و گسترده‌تری‌ست و آن چه که در پنجره‌ی پشتی خواندید، خلاصه‌ای بود از آن خلاصه.

 

القصه آن که نتایج تلخ این پژوهش و نیز ندانستن همه‌ی حقیقیت، نباید باعث شود که بی‌دلیل بر کاری خدشه وارد کنیم؛ ضمن آن که پس از گذشت دوسه سال از این پژوهش، قطعا در بعضی ردیف‌های این آمار تغییراتی ایجاد شده و حواس‌مان هم باشد که در چند سال اخیر، ادبیات داستانی کشورمان با اقبالی نصفه نیمه روبه‌رو شده که این موضوع هم در نتایج چنین پژوهشی در زمان کنونی، تاثیر فراوانی خواهد گذاشت. شاید هم حال و هوای فعلی باعث ناباوری ما از نتایج این پژوهش شده باشد!

 

حالا که این‌طور شد، بی‌اجازه از محمدحسن شهسواری بگویم که او با خودش قرار گذاشته هر ۵ سال این پژوهش را تکرار کند، و اگر بر سر قرارش بماند، روشن است که این‌بار تجربه‌های کار قبلی‌اش را هم پشتوانه‌ قرار خواهد داد. صبر می‌کنیم تا آن زمان و اگر هنوز خوابگردی بود و پنجره‌ای داشت هنوز رو به ادبیات، نتایجش را خواهیم دید. شاید تا آن زمان، اوضاع چنان فرق کند که این‌بار زن‌ها به مردها فخر بفروشند.

خواندن تحلیل پدرام فراموش‌تان نشود، بسم‌الله!
مطلب تکمیلی: مثل این که یک مرد دیگر هم پیدا شده و تحلیل دیگری از این ماجرا نوشته که البته این مرد، یک انسان مونث است! نویسنده‌ی وبلاگ چرا نگاه نکردم؟ به موضوع تفاوت فاحش علاقه‌مندی دختران دانشجو با پسران پرداخته. شما هم این تحلیل را بخوانید که عنوانش هست: یک حکایت برای دختران جوان.

این مطالب را هم خوانده‌اید؟

بدون نظر

شما هم نظرتان را بنویسید

Back to Top