مالک قهوهخانهای در ماسهزارهای ساحل پرو میشوی و تنها مونست اقیانوس است. اما برای این هم دلیلی هست: مگر نه اینکه اقیانوس تصویر زندگی ابدی، وعدهی ادامهی حیات و تسلای آخرین است؟ کمی شاعر، کمی… خدا کند که روح وجود نداشته باشد: این تنها راه است برای او که اغفال نشود، به دام نیفتد. دانشمندان به زودی وزن دقیق، درجهی غلظت، سرعت عروج آن را اندازه خواهند گرفت… وقتی آدم فکر میلیاردها روح را میکند که از آغاز تاریخ تا امروز پریده و رفتهاند گریهاش میگیرد: یک منبع عظیم نیرو که به هدر رفته است. اگر سدهایی ببندند تا آنها را هنگام عروج جذب کنند، نیرویی به دست میآید که با آن میتوان سراسر زمین را روشن کرد. به زودی انسان تماماً قابل استفاده خواهد شد. مگر نه اینکه از مدتها پیش زیباترین رؤیاهایش را گرفتهاند تا از آنها جنگ و زندان بسازند؟ (رومن گاری، پرندگان میروند در پرو میمیرند، ترجمهی ابوالحسن نجفی، ص ۹).
نجفی از قفس پرید!
کلمهی مرگ را برای پایان زندگی همهی انسانها دوست ندارم، به ویژه آنها که چیزی در این جهان آفریدهاند که مرگ بر آن پیروز نمیشود. انسان مادام که میآفریند بر مرگ چیره میشود و بر او پیشی میگیرد. چگونه میتوان گفت کسی مرده است وقتی چیزی نوشته است، یا چیزی گفته است یا کاری کرده است که آن را میتوان بارها و بارها خواند یا دید یا شنید یا از آن یاد کرد. نجفی دیگر در مقام کالبدی انسانی در میان ما نیست. اما روح او همه جا هست، در نوشتههایی که از او میخوانیم و یادهایی که از او میکنیم. ما هستیم تا وقتی کلمه هست. روح کلمه است و کلمه زندگی و حقیقت و راه است. نجفی نیکبخت بود و نیکبخت زیست که یادگارش کلمه بود.
سعید حنایی کاشانی (فلسفه)
زندهیاد احمد میرعلایی که او نیز از اعضای جُنگ اصفهان بود، در خاطرات خود مینویسد:
وقتی به سی سال گذشته مینگرم، میبینم آقای نجفی یکی از معدود کسانی بوده که بیشترین تأثیر را بر من و نگاه من به جهان گذاشته است. شنیدهام بهرام صادقی گفته بود: من هیچ داستانی ننوشتهام که آقای نجفی بهنحوی در آن دخیل نباشد. وقتی اولین مجموعهداستانهای بورخس را چاپ میکردم، آقای نجفی تا آنجا پیش رفت که غلطگیری مطبعی را بهعهده گرفت تا کتاب، پرداخته و بیغلط چاپ شود.
از: جشننامهی ابوالحسن نجفی، نشر نیلوفر
***
ابوالحسن نجفی زبانشناس و عضو پیوستهی فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود. مهمترین فعالیتهای ادبی و علمی او در حوزهی ترجمهی متون ادبی، ویرایش، زبانشناسی و وزن شعر فارسی بود. او یکی از دقیقترین دایرهها برای طبقهبندی وزن شعر فارسی را تدوین کرده که به دایرهی نجفی معروف است.
زندهیاد ابوالحسن نجفی از بزرگان عرصهی ترجمه، زبانشناسی، فرهنگنویسی، وزن شعر فارسی، ادبیات تطبیقی و زبان و ادبیات فارسی در روزگار ما و یکی از تأثیرگذارترین افراد نسل خود در شناسایی و تربیت نویسندگان و پژوهشگران بود که کارنامهی پربرگ و باری از خود به یادگار گذاشته است.
آثار تألیفی او، «مبانی زبانشناسی و کاربرد آن در زبان فارسی»، «وظیفهی ادبیات»، «غلط ننویسیم (فرهنگ دشواریهای زبان فارسی)» و «فرهنگ فارسی عامیانه» است.
نجفی همچنین ترجمههای متعددی دارد که این عنوانها هستند: شازده کوچولو (آنتوان دو سنت اگزوپری)، «شیطان و خدا» (ژان پل سارتر)، گوشهنشینان آلتونا (ژان پل سارتر)، ضدخاطرات (آندره مالرو)، خانواده تیبو (روژه مارتن دوگار)، بیست و یک داستان از نویسندگان معاصر فرانسه، بچههای کوچک قرن (کریستیان روشفور)، شنبه و یکشنبه در کنار دریا (روبر مرل)، کالیگولا (آلبر کامو)، ادبیات چیست؟ (ژان پل سارتر)، استادکاران (آرتور آدامُف)، همانطور که بودهایم (آرتور آدامُف)، پرندگان میروند در پرو میمیرند (رومن گاری)، ژان پل سارتر (هِنری پیر)، درباره نمایش (ژان پل سارتر)، نژاد و تاریخ (کلود لوی استروس)، نویسندگان معاصر فرانسه (برگزیده داستانهای کوتاه)، وعدهگاه شیر بلفور (ژیل پرو)، عیش و نیستی (تیری مونیه) و گمگشته (ژیل پرو).
ابوالحسن نجفی روز جمعه دوم بهمنماه ۹۴ در بیمارستان مهر تهران، در ۸۶ سالگی از دنیا رفت.
بدون نظر