اشارهی خوابگرد: پیشتر وعده داده بودم که از این پس دوستانی با تخصصهای مختلف به عنوان نویسندگان مهمان در خوابگرد خواهند نوشت. محمد ارژنگ اولین آنهاست. ارژنگ خودش فیلمساز است و دغدغههایی هم دارد که به اعتقاد من طرح آنها به مناسبتهای گوناگون به روش انتقادی خوابگرد نزدیک است. نخستین یادداشت او را بخوانید.
نویسندهی مهمان محمد ارژنـگ
برنامهی نمایش فیلم ” چشم انداز سینمای مستند فرانسه ” که به همت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی سینمایی از ۲۳ خرداد در سینما فلسطین شروع شده بود ، روز پنجشنبه ۲۹/۳/۸۲ به کار خود پایان داد . بیشتر میل دارم نوشتن دربارهی “اهمیت چنین حرکتهایی و تأثیر آن بر سینمای داخلی ” ، ” فیلمهای این برنامه ” و ” کم و کیف برگزاری آن ” را به مطبوعات سینمایی و سایتهای تخصصیتر واگذارم و در عوض به موضوعِ به نظر کوچکی بپردازم که البته خودش یک بهانه است: زیرنویس فیلمهای نمایش داده شده در این برنامه. [متـن کامـل]
زیرنویس گذاشتن برای یک فیلم ـ برخلاف آنچه که شاید در ابتدا به نظر برسد ـ کار سادهای نیست . برای این کار باید چند چیز را در نظر داشت:
۱ ـ سادگی متن : چون مخاطب در اینجا خواننده نیست، بیننده است. او نباید بهواسطهی خواندنِ گفتوگوها، تصویر را از دست بدهد. متن زیرنویس درعین اینکه باید به لحن گفتار اصلی وفادار باشد، میبایست ساده و سریع فهم باشد.
۲ ـ کامل آوردن یک جمله در یک زیرنویس : برای آنکه بیننده مفهوم گفته شده در فیلم را از دست ندهد، میبایست در هر زیرنویس حداقل یک جملهی کامل گنجانده شود. منظورم از جملهی کامل، جملهایست که از نظر دستوری تمام شده است. این امر برای فیلمهای مستند که معمولاً از گفتار متن سنگینتری برخوردارند، حیاتی به نظر میرسد.
۳ ـ زمانِ ماندنِ هر زیرنویس روی پرده : هر زیرنویس باید دقیقاً به اندازهای که لازم است روی پرده بماند، نه بیشتر و نه کمتر . اگر کمتر باشد قابل خواندن نیست و اگر بیشتر باشد، حواس بیننده را پرت میکند . مدت زمان روی پرده ماندن هر زیرنویس را خودِ جمله تعیین میکند اما به عنوان یک قاعدهی کلی، زمان آن تقریباً برابر زمانیست که آن عبارت در زبان اصلی ادا میشود.
۴ـ تفکیک گویندهی گفتوگو : در زمانی که گفتوشنید روی پرده در جریان است ، زیرنویس باید با علامتهایی همراه باشد که برای بیننده معلوم کند گویندهی آن کیست. این علامت معمولاً ” ــ ” است که در ابتدای گفتهی هر فرد میآید.
۵ ـ جای زیرنویس : از اسم آن هم پیداست که زیر پرده است! زیرنویس بیشتر از دو خط نباید باشد و به کنارههای تصویر نباید بچسبد. همچنین اندازهی آن نباید آنقدر بزرگ باشد که بیشتر از یک چهارم پرده را پر کند.
۶ ـ رنگ زیرنویس : بهترینِ آن، حروف سفید با خطوط مشکی دور آن (Border ) است تا بر هر زمینهای بتوان آن را خواند. گرچه زیرنویس را به رنگهای دیگر ( مثل زرد ) هم میزنند اما بهواسطهی خنثا نبودن آن، باعثِ پرت شدنِ توجه بیننده میشود.
۷ ـ چشمک زدن هر زیرنویس به زیرنویس بعدی : پس از محو شدن هر زیرنویس، باید مدت زمان کوتاهی، پرده بدون زیرنویس باقی بماند تا با آمدن زیرنویس بعدی، بیننده متوجه شود که زیرنویس عوض شده است. اگر اینکار انجام نشود گاه ممکن است بیننده متوجه عوض شدن زیرنویس نشود و یا شاید به تصور اینکه زیرنویس عوض شده، آن را مجدداً بخواند!
مواردی که نوشتهام جزو بدیهیات زیرنویس یک فیلم است اما چرا باید در برنامهی نمایش فیلمهای مستند فرانسه شاهد رعایت نکردن این بدیهیات باشیم؟ آیا عجیب نیست که برنامهی نمایش فیلمی با این حجم و با این سرمایه ( گویا حق پخش همهی فیلمها خریداری شده ) با خطایی چنین ساده همراه باشد ؟ فکر میکنم پاسخ چندان پیچیده نیست . مثالی میزنم:
این سه کشور را در نظر بگیرید: ایران، آمریکا، هندوستان و به پرسشهای زیر جواب بدهید:
۱ـ اگر بخواهید در فیلمی، خودرویی حین حرکت یکباره پرواز کند، کدام کشور را مناسب تولید آن میدانید؟
۲ـ اگر در نظر داشته باشیم با یک داستانِ عشقی ساده ، فیلمی پر رنگ و لعاب و مردمپسند بسازیم ، کدام کشور را پیشنهاد میدهید؟
۳ ـ اگر بنا باشد با هزینهای اندک و امکاناتی ساده فیلمی قابل قبول تهیه کنید، کدام کشور را انتخاب میکنید؟
تصور میکنم جوابها برای همه یکسان است و همه به ترتیب آمریکا، هندوستان و ایران را انتخاب کرده باشند . اما چرا؟ چهچیزی سبب میشود شما تصور کنید مرکز فعالیتهای فنیِ فیلمسازی در آمریکا ، منبع داستانهای ساده و عامهپسند در هند و مکان تولیدِ ارزان قیمت فیلم، ایران است؟ به این دلیل که شما وقتی سری به پیشینهی سینمای آن کشور میزنید ، با مروری ذهنی درمییابید که پروژهی مد نظرتان در کدامیک از کشورهای مذکور احتمال موفقیت بیشتری خواهد داشت . به همین دلیل ساده من نتیجه میگیرم که اگر میبینید مجموعهی گرانبهایی از مستندهای سینمای فرانسه، زیرنویسهای شلخته و غلطی دارند، دلیلش در نابلدی ماست. در این است که هنوز نیاموختهایم چهطور باید درهایمان را به روی سینمای جهان باز کنیم و چگونه آن را برای ایرانیان عرضه نماییم . برای ما هنوز برگزاری چنین برنامههایی بیشتر شبیه به یک کالای لوکس است که محل تجمع افرادیست که انگار بهواسطهی ظاهر عجیب و غریبشان دستچین شدهاند و از اینرو همچنان با این برنامهها به عنوان یک حرکت روبنایی برخورد میکنیم؛ و مادام که این برخوردها چنین باشد وضعیت سینمای مستند ما نیز چنین است که هست …
بدون نظر