خوابگرد قدیم

لنگه‌کفشی در بیابان صدا و سیما

نزدیک بود ذوق‌مرگ شوم وقتی امروز توی ماشین، صدای علی بیات را از رادیو پیام شنیدم که داشت با قدرت می‌خواند «به کجا می‌روی ای تازه‌تر از صبح بهاران». تازه رفته بودم دفتر شبکه‌ی پیام و قرار بود آلبوم «صبح، بهار، باران» را که…

۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۴
خوابگرد قدیم

ناگهان پرده برانداخته‌ام ، یعنی چه؟

“بعضی‌ها از آنقدر چیپ کاهلانه و از سر تفنن برخورد می‌کنند که وبلاگ‌شان نهایتا می‌شود یک چت‌روم ابتدایی چندنفره‌ی بی‌خاصیت، یا به تعبیر یکی از دوستانم «وبلاگ» را با «وبلاس» اشتباه می‌گیرند و «لاگیدن» را با «لاسیدن»! برخی دیگر هم از آن طرف پشت‌بام…

۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۴
خوابگرد قدیم

چاکریم جناب‌سروان [بخش دوم و نهایی]

یا چگونه یاد گرفتم در یک «پذیرایی»  لخت و بی‎قواره که اگر قل‎قل قابلمه روی گاز که از آن بخار بلند می‎شد، نبود، گمان می‎کردم ذی‎روحی  آن‎جا زندگی نمی‎کند، شواهد بازپرسی را کنار هم گذارده، آن‎ها را با اظهارات مظنونین تطبیق داده، پنج حس…

۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۴
خوابگرد قدیم

انقلاب فیروزه‌ای ، کامنتی برای گوریل‌ها
روایت من از نخستین جشنواره‌ی دانشجویان وبلاگ‌نویس ایران

اول از همه: اردیبهشتِ همدان راستی که دل‎انگیز است. حال سیاسی این شهر اما، چند سال است که در هیچ‎یک از ماه‎های سال خوب نیست. از پیش‎ترها فضای این شهر رنگ ناصافی از سیاست داشت آن هم به سود اقتدارگرایان، ولی از ماجرای آغاجری …

۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۴
خوابگرد قدیم

انقلاب با وبلاگ

گفت‌وگوی اسدالله علیمحمدی عزیز را با من در وبلاگش بخوانید؛ درباره‌ی خودم، زندگی‌ام، شغلم، وبلاگ، رسانه، زبان، ابتذال، سیاست، کاندوم، و این که چگونه می‌شود با وبلاگ انقلاب کرد. اگر نظری هم دارید، همان‌جا بنویسید. [لینک]…

۷ اردیبهشت ۱۳۸۴
خوابگرد قدیم

همدان با دانشجوها

می‌خوام برم بر همدون، ولی کاری با رمضون ندارم! نخستین جشنواره‌ی دانشجویان وبلاگ‌نویس ایران از فردا در این شهر برگزار می‌شود و من هم درست مثل بیش‌تر کاندیداهای ریاست جمهوری که به‌رغم میل‌شان و به زور و ناراحتی کاندیدا شده‌اند، به‌رغم میلم و گرفتاری‌های…

۷ اردیبهشت ۱۳۸۴
خوابگرد قدیم

من مصرانه خواستار دربند ماندن اکبر گنجی هستم.

جوالدوزدر خبرچین، خبرگزاری وبلاگ‌شهر نام وبلاگ مرا در میان بیش از یک‌سد وبلاگی آورده‌اند که «مصرانه خواستار آزادی اکبر گنجی هستند.» بنده حضورم را در این سیاهه‌ی بلند و ننگین قویا و شدیدا تکذیب می‌کنم. حقیر نه تنها «مصرانه» خواستار آزادی اکبر گنجی نیستم،…

۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
خوابگرد قدیم

چاکریم جناب سروان

یا چگونه یاد گرفتم در یک «پذیرایی»  لخت و بی‎قواره که اگر قل‎قل قابلمه روی گاز که از آن بخار بلند می‎شد، نبود، گمان می‎کردم ذی‎روحی  آن‎جا زندگی نمی‎کند، شواهد بازپرسی را کنار هم گذارده، آن‎ها را با اظهارات مظنونین تطبیق داده، پنج حس…

۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
خوابگرد قدیم

لینـک‌نـگاری [فرهنگ عمومی]

“امروز بعدازظهر خانم آ ـ ع که از عدم نصب ۴ تابلو نقاشی خود بسیار ناراضی و عصبانی گشته در یک اقدام عجیب مبادرت به عریان نمودن خود می‌نماید و اعتراض خود را به این شکل ابراز می‌دارد…” [+] ـ یا ـ “دیوانه‌ای از…

۱ اردیبهشت ۱۳۸۴
Back to Top