سایه اقتصادینیا: امروز ابوالحسن نجفی را به خاک سپردیم. چندان جمعیتی نبودیم. کسی هم نمانده است دیگر که بیاید. دوستان و دوستدارانش، آنان که قدرش را میشناختند، یا پیش از او روی در نقاب خاک کشیده بودند، یا این گوشه و آن گوشهی دنیا…
زندهیاد احمد میرعلایی: آقای نجفی یکی از معدود کسانی بوده که بیشترین تأثیر را بر من و نگاه من به جهان گذاشته است. شنیدهام بهرام صادقی گفته بود: من هیچ داستانی ننوشتهام که آقای نجفی بهنحوی در آن دخیل نباشد. وقتی اولین مجموعهداستانهای بورخس…
برگردان فارسی یادداشتی به قلم جومپا لاهیری که آن را به ایتالیایی نوشته و ترجمهی انگلیسی آن در نیویورکر منتشر شده است. لاهیریِ هندیتبار در این یادداشت، تجربهی مهاجرت از زبان انگلیسی به ایتالیایی را به روایت کرده و از تأثیر منفیِ ناخواستهای گفته…
آنچه میخوانید، سومین یادداشت به قلم خوانندگان خوابگرد است با موضوع بررسی آثار برگزیدهی دومین دورهی جایزهی ادبی بهرام صادقی. تکرار این نکته لازم است که این یادداشتها، نظر شخصی نویسندگانِ آنها ست و هیچ ربطی به نظرگاه برگزارکنندگان و داوران این جایزه ندارد…
قبلاً هم اعلام کردهایم که هر کس بخواهد تحلیلی کلی در بارهی مجموعهی آثار برگزیدهی جایزهی ادبی بهرام صادقی بنویسد، برای انتشار آن در خوابگرد آماده ایم. آنچه میخوانید، یادداشت یکی دیگر از خوانندگان است که برای انتشار فرستاده. پیش از آن اما، چند…
آنچه میخوانید، کامنتِ یکی از خوانندگان خوابگرد است که به خاطر مفصل بودن آن و نیز زحمتی که در تحلیل کلی آثار برگزیدهی دومین دورهی جایزهی ادبی بهرام صادقی کشیده، حیفمان آمد آن را به شکل یادداشتِ مهمان منتشر نکنیم. بدیهی ست که آنچه…
کارِ خواندنِ داستانهای دومین دورهی جایزهی بهرام صادقی، کمابیش از همان ابتدای رسیدنِ آثار، یعنی اوائل شهریورماه آغاز شد اما هیئت انتخاب به طور جدی، خواندن آثار را از ابتدای آبانماه شروع کردند. حدود ۱۰ آذرماه، شصت داستان به مرحلهی بعدی راه یافتند. داوران…
بنا به وعده، فهرست بیست داستان برگزیدهی دومین دورهی جایزهی ادبی بهرام صادقی را اعلام میکنم و همه را فرامیخوانم به ضیافتِ مطالعهی این آثار که مجموعهای ست از بهترین داستانهای کوتاه سال. شما هم میتوانید در بخش جنبی جایزه شرکت کنید و به…
ردیف سایهی درختان پیادهرو را خطکشی کرده و هیبتی یافته مثل کرکرهای بزرگ و نیمهباز که منظرهی بیرون را به پازلی با قطعات ناکامل بدل کرده. نمیدانم شاید اگر کسی این کرکره را کنار بزند تصویر حقیقتِ کرهی خاکی بالاخره خودش را نشانمان بدهد.…
از وقتی احد ترخیص شد، بهداری بدون سرباز ماند. در به در دنبال کسی میگشتند که از دارو و این جور چیزها سر در بیاورد. از گوراب تا دهلران راهی نبود، ولی آمبولانس پادگان تا روشن بشود نصف روز گذشته بود. پادگان که نه،…