یاد روزگاری نهچندان دور بهخیر که دستکم گاهی خلوت فکری و ذهنی هم داشتیم. الان دیگر ساعت چهار بامداد هم که چشم باز کنیم و کورمال موبایلمان را برداریم تا مثلاً ببینم ساعت چند است، انواع و اقسام تیرهای غیبِ خبر و تحلیل و…
رضا شکراللهی: میخواستم، بهمناسبت، دربارهی برخی فعل «خودکشی» بنویسم که همکرد آن «کردن» است نه «شدن»، و بهتازگی انگار صورتِ مجهولاندرمعلومِ آن هم به زبان فارسی راه پیدا کرده؛ اما دیدم، در این گردوغبار سیاست، بهتر است دستمال نبندم به سر روزنامهای که درد…
آرمان ریاحی: مزخرفات فارسی کتاب پُرمایه و شادی است. در گذشته آقای ابوالحسن نجفی «غلط ننویسیم» را با لحنی جدّی و آموزگارانه برای مخاطبانی نوشت که نویسندگی بخش مهمّی از کارشان بود؛ کتابی مرجع که هدفش آموزش دانشجوها، داستاننویسها و روزنامهنگارها بود. ولی رضا…
از سال ۸۸ گاهی روایتی شخصی از دیگران را عیناً در سایت خوابگرد بازنشر میکردم بدون دستکاری و ویرایش، با عنوان کلی «داستانِ بیویرایش». امروز بهتصادف از اینستاگرام یک عدد سلبریتی (مجری معروف تلویزیونی با خدا تا فالوئر) سردرآوردم که دیدم میتوان با بازنشرِ…
بعضی کلمهها در دورههایی پراستفاده میشوند. مثلاً این روزها که هزار و هفتصد و پنجاه جور مصیبت و اندوه از زمین و آسمان و اخیراً دریا چنان بیوقفه بر سرمان میبارد که فرصت زاری کردن هم به آدم نمیدهند، دور و برمان پر میشود…
بعید میدانم در دور و بر شما دستکم یک مهینخانم نباشد، ولی امروزه دورهی پارمیداخانمهاست و دیگر کم پیش میآید، بهخصوص در شهرهای بزرگ، که کسی اسم دخترش را بگذارد مهین. از اسم خاص بودنِ آن که بگذریم، مهین در ادبیات فارسی چندین معنا…
روا نیست هر وقت کسی غلطِ ما را در گفتار یا نوشتارمان میگیرد، بلافاصله بگوییم غلط مصطلح است. غلط مصطلح (یا غلط مشهور یا غلط عام*)، با همهی غلط بودنش، آنقدرها هم بیحساب و کتاب نیست. مثلاً اگر من به جای «اصطکاک» بگویم یا…
آنچه در این کتاب میخوانید گزیدهای است از یادداشتهایی که طی چندین سال در برخی روزنامهها و رسانهها منتشر شده است. یادداشتهایی کوتاه که جنبهی آموزش عمومی دارند و در آنها کوشیدهام، بدون وارد شدن به مباحث تخصصی، برخی ظرائف زبان فارسی روزمرّه را…
در متنهای اداری و رسانهایِ روزانه تا دستبهقلم یا دستبهکیبورد میشویم، انگار یکهو سنگ توی دهانمان میگذارند که زبان گفتارمان را فراموش میکنیم و شروع میکنیم به پیچیده کردن جملهها و بهکارگیری هرچه بیشتر واژههای اضافه، و در یک کلام: بدنویسی…
حیز انتفاع یا حیض انتفاع یا حیض انتفا؟ شیرینی زبان ـ ۵ چهل سال پیش همسایهای داشتیم، اسمش بود جواتاغار. بچه بودم و خیال میبافتم که نسبت این همسایهی ما با تغار ماست چیست یا چی بوده که همچو اسمی برایش ساختهاند. جواتاغار برای…