رمان «چیزهای تیز» به خوبی نشان میدهد چگونه در طول تاریخ زیبایی بر واقعیت پیروز شده است.
در رمانی که بر مبنای قتل اتفاق میافتد آن هم قتلهای سریالی، حتماً این که قاتل توانایی قتلها را دارد باید منطقی به نظر برسد. با این همه بسیاری از خوانندگان در پایان رمان از این جهت ناراضی از سر خوان آن برمیخیزند اما تقریبا ً کثیری یقین دارند در طول خواندنش تجربهای زیبا و کمابیش یگانه گذراندهاند. چرا؟
چیزهای تیز
گلیان فلین
ترجمه مهدی فیاضیکیا
نشر چترنگ
محمدحسن شهسواری: چیزهای تیز خیلی کلاسیک و ساده شروع میشود. در یک شهر کوچک دو هزارنفری، ۹ ماه پیش دخترکی کشته شده و تمام دندانهایش کشیدهاند. اکنون یک دختر دیگر هم ناپدید شده است و احتمال وجود قاتلی سریالی بسیار میرود. پس باید خبر را چسبید و تیراژ روزنامه را بالا برد. قتلها در شهر زادگاه «کمیل پریکر» خبرنگار زن بخش حوادث روزنامه صورت گرفته است. پس چه کسی بهتر از او.
?مثل هر اثر کلاسیکی ابتدا قهرمان زیاد تمایلی به درگیر شدن در ماجرا ندارد اما بالاخره شغل است و باید راهی شود. کمیل وارد شهر میشود. همچنان داستان به شکل کلاسیک ادامه مییابد. با قربانی اول آشنا میشویم. با پلیس محلی. با خانوادهی قربانی دوم و بله. جنازهی دختر دوم هم پیدا میشود. و مثل اولی با دندانهایی کشیده شده. قاتل کیست؟ پلیس چه میکند؟ کمیل پریکر در پیدا کردن چه نقشی دارد؟ ناگهان در صفحهی ۶۷ (از رمان ۳۴۷ صفحهای) ورق برمیگردد و رمان از شکل کلاسیک خارج میشود.
?یکهو به درون کامیل پرت میشویم. به گذشتهی تارش. پوستهی او و شهر از هم دریده میشود و زخمها با تمام ظرفیت بوی تعفنشان یکی یکی شکافته میشوند تا به مشام ما برسند. و در همین مسیر است که گیلیان فلینِ نویسنده از تمام ظرافتهای صحنهنویسی، ریتم و تمپو، دیالوگنویسی استفاده میکند و رمان تاریک و خشن خود را در نهایت چربدستی به نهایت میرساند و با آن که همان طور که گفته شد پایانش اقناعکننده نیست اما میشود صحنههایش را در کلاسهای داستاننویسی درس داد. و همین طوریهاست که زیبایی بر واقعیت پیروز میشود.
چیزهای چیز از یک جنبه رمانی در سوگ و فقدان پدر است. در رمان تورم زنانی موج میزند. نه تنها تا انتها کمیل نمیفهمد پدرش کیست (خیلی هم دغدغهاش را ندارد البته) بلکه شهر را زنان است که رهبری میکنند.
?همه چیز زنانه پیش میرود و مردان در سایه فقط متهم میشوند. تنها مردان موجود نمایندگان قانون هستند که گرچه بالاخره کارشان را انجام میدهند اما تقریباً ما شاهد آن نیستیم. خود کمیل در این مورد میگوید: «گاهی فکر میکنم مرضِ درون هر زنی مینشیند در انتظار لحظهی مناسب برای شکفتن. مردها هم مریض میشوند اما زنها مصرف میشوند.»
خواندن رمان چیزهای تیز تجربهای غیرقابل تکرار است و اگر سریالش را دیده باشید خواهید دید سازندگان چه قدر آن را دستکاری و تلطیف کردهاند و از تلخیاش کاستهاند تا برای مردمان قابل تحمل شود.
برای خواندن مطالب ما میتوانید به کانال جناییخوانی در تلگرام مراجعه کنید.
بدون نظر