معرفی «نفس عمیق» به اسکار را به خانه‌ی سینما تبریک و تسلیت عرض می‌کنم!

خیلی خوب است که نور خورشید آن‌قدر تیز باشد و چشم آدم را بزند که دیگر کسی جرات نکند بگوید شب است، ولی آیا در مورد فیلم نفس عمیق واقعا چنین اتفاقی افتاده است؟

 

چند روز پس از شروع اکران فیلم نفس عمیق، شورای مربوطه در خانه‌ی سینما و فارابی هم سرانجام به این نتیجه رسیدند که این فیلم را به اسکار معرفی کنند. در این میان هنوز عصبانی می‌شوم از این که طلای سرخ پناهی و آبادان مانی حقیقی نه تنها از اکران داخلی محروم مانده‌اند که به این واسطه امکانات دیگر هم از آن‌ها ناخواسته سلب می‌شود. می‌شود باز هم به خانه‌ی سینمایی‌ها گیر داد که از پس حفظ هویت مستقل خودشان برنمی‌آیند و بدجوری افتاده‌اند توی دامن دولتی‌ها. می‌شود هم گیر نداد و گذاشت به حساب کلیت سینمای ایران که آن را هنوز توی دامن دولت نگه داشته‌اند.

 

اما با انتشار خبر معرفی نفس عمیق به اسکار، هم خوشحال می‌شوم و هم گیج. اعلام کرده‌اند که این فیلم نماینده‌ی شایسته‌ی سینمای ملی ماست. این را هم اهالی خانه‌ی سینما اعلام کرده‌اند و هم حضرات مسئول. آیا شما گیج نمی‌شوید از این همه یک بام و دو هوایی که حضرات مسئول از جشنواره‌ی فجر تا الان تا این حد تغییر عقیده بدهند؟ و آیا گیج‌تر نمی‌شوید که همین چند وقت پیش خانه‌ی سینما حتا یک جایزه هم به نفس عمیق نداد و حالا نمایندگانش آن را بهترین فیلم سینمای سال ایران می‌دانند؟ انصافا که عجب اوضاع خرتوخری‌ست! من شخصا فیلم نفس عمیق را همچنان یک اتفاق بزرگ در سینمای ایران می‌دانم که به دور از شاخصه‌های کلیشه‌ای سینمای روشنفکری و فراتر از چارچوب‌های معمول سینمای ایران می‌تواند راهگشای بن‌بستی باشد که سینمای ایران در آن گیر افتاده. این تناقض‌ها در برخورد با این فیلم را هم  خیلی دوست دارم بگذارم به حساب تغییر عقیده‌ی هر دو گروه. به هرحال به قول عباس کیارستمی، فقط احمق‌ها هستند که تغییرعقیده نمی‌دهند. و چه‌قدر دوست‌تر دارم که دچار خوش‌خیالی نشده باشم و مجبور نشوم بگویم که این‌ها همه بازی‌دادن داخلی‌ها از یک طرف و کله‌معلق زدن در برابر خارجی‌‌ها از طرف دیگر است. 

به‌هرحال نفس عمیق اکران شده و تماشای آن را به همه‌، و خصوصا به اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات ایران توصیه می‌کنم. همین‌جا هم از همه‌ی کسانی که مایل‌اند پس از تماشای فیلم یادداشتی هرچند کوتاه و با هر نگرشی درباره‌ی آن بنویسند، تقاضا می‌کنم یادداشت‌شان را به من برسانند تا در خوابگرد منتشر کنم. چنا‌ن‌چه در وبلاگ‌تان هم این کار را انجام می‌دهید، لطفا به من ایمیل بزنید و خبرم کنید.