در چند دههی گذشته نویسندگان منطقهی اسکاندیناوی در ژانر جنایی سبکی در رمان و سریالسازی به وجود آوردهاند به نام «نوآرنوردیک». با یک چرخ ساده در شبکههای اجتماعی میتوانید با ویژگیهای این جریان آشنا شوید.…
چه اتفاق خوبی! مدتی است عدهای از قصهنویسهایمان دور هم جمع شدهاند و در برهوت نپرداختن داستاننویسان ایرانی به ژانرها، جلسه جناییخوانی راه انداختهاند. حالا دومین جلسه جناییخوانی آنها در کافه کتاب نشر رود برگزار شده است.…
گاهی در بازار نشر ایران اتفاقهایی میافتد که آدم حیرت میکند. من هر سال در نمایشگاه کتاب، غرفه به غرفه کتابها را تماشا میکنم. امسال در غرفهی ناشر گمنامی، یا حداقل برای من گمنام، به نام «موسسهی نگارش الکترونیک کتاب» یک چیز خیلی عجیب…
وجه دیگری که در این رمان نمیتوان از آن چشم پوشید رابطه و زندگی عاشقانه شخصیتهای اصلی است. در زندگی کارآگاه کفاس، عشق شبیه همان الگوی آشنای ماست. بخشنده، مطیع و آماده فداکاری. اما داستان عاشقانه میان «پسر» و مارتا- دختر مددکار اجتماعی در اقامتگاه…
وقتی دوربین از بالا، جنازهی مثله شده را بر قلهای پر برف به نمایش میگذارد گویی پیام قاتل را اعلام میکند که: ببینید من چه خدای بیرحم و در عین حال هنرمندی هستم! اما چرا؟…
گفت وگوی اختصاصی جنایی خوانی با «کرن سیگو»؛ محقق ادبیات جنایی و استاد دانشگاه سیتی لندن: زبان رمان جنایی با یک فریب کاری به ظاهر ساده که در تلاش است دست نویسنده را برای خواننده رو نکند. مترجمی که به این سنت آگاه است…